آن نور غیب را که جهان روشن است ازو از غایت شهود فراموش کردهاند
این بیت از صائب تبریزی، یکی از ابیات عمیق عرفانی است که به زیبایی به مفهوم نور غیب و فراموشی شهود اشاره دارد. در ادامه، تحلیل این بیت را با توجه به مفاهیم عرفانی و فلسفی بررسی میکنیم:
تحلیل مصرع اول:
«آن نور غیب را که جهان روشن است ازو»
«نور غیب»:
اشاره به حقیقت الهی یا انوار قدسی دارد که از عالم غیب (ماوراء الطبیعه) به جهان میتابد.
در عرفان، نور نماد وجود مطلق (الله) است که همه چیز از آن روشنایی میگیرد، مانند آیهٔ قرآنی:
الله نور السموات و الارض (نور، ۳۵).
«جهان روشن است ازو»:
یعنی تمام کائنات، هستی خود را از آن نور غیبی میگیرند. این مفهوم برگرفته از اندیشههای وحدت وجود (ابن عربی) است که میگوید:
همهٔ جهان تجلیِ نور حق است.
تحلیل مصرع دوم:
«از غایت شهود فراموش کردهاند»
«غایت شهود»:
یعنی نهایت بینش و کشف عرفانی که انسان میتواند به آن برسد.
عارفان معتقدند در اوج شهود، انسان به فنا فی الله میرسد و همه چیز جز خدا را فراموش میکند.
«فراموش کردهاند»:
اینجا کنایه از غفلت انسان از حقیقت است.
صائب میگوید مردم آن نور غیبی را که منشأ روشنایی جهان است، به دلیل مشغولیت به ظواهر دنیا فراموش کردهاند.
این تعبیر یادآور حدیث قدسی است:
«دنیا محجوبه به نور خداوند است، ولی مردم از دیدن آن محجوبند.»
تفسیر کلی بیت:
صائب در این بیت دوگانگی ظاهر و باطن را مطرح میکند:
از یک سو، جهانِ ظاهر توسط نور غیب روشن شده است.
از سوی دیگر، انسانها در پیلهی غفلت، این حقیقت را فراموش کردهاند.
این مفهوم در ادبیات عرفانی به «غفلت از اصل خویش» تعبیر میشود، همانگونه که مولانا میگوید:
«از جمادی مُردم و نامی شدم / وز نما مُردم به حیوان سرزدم...»
پیوند با سایر ابیات صائب:
صائب بارها از غفلت انسان در برابر حقایق غیبی سخن میگوید، مانند:
چه غفلت است که پیران عهد ما / با قد خم سجود فراموش کردهاند
(همان غزل)
این نشان میدهد که او عالم غیب را اصل میداند و عالم شهادت (دنیا) را سایهای از آن میپندارد.
جمعبندی:
نور غیب: نماد حقیقت الهی که جهان را روشن کرده است.
فراموشی شهود: نتیجهٔ غرق شدن در مادیات و دوری از معرفت.
پیام بیت: هشدار به انسانها برای بیداری از غفلت و توجه به منشأ حقیقی نور وجود.
اگر به تحلیل بیشتر یا مقایسه با اشعار دیگر نیاز دارید، خوشحال میشوم ادامه دهم!