چنان نگاشت بر الواح عقل صورت علم»
بله
تحلیل رابطه «تقدیر» و «اختیار» در اندیشهٔ ظهیر فاریابی با تمرکز بر بیت مورد بحث
۱. مبانی فکری فاریابی درباره تقدیر و اختیار
فاریابی در سنت فکری اسلامی-ایرانی میاندیشد که در آن:
تقدیر به معنای سنجش الهی (مقدار، زمان و کیفیت وجود اشیا) است
اختیار به عنوان حقیقتی وجودی در انسان به رسمیت شناخته میشود
این دو مفهوم در نظام «الأمر بین الأمرین» (نه جبر محض و نه تفویض کامل) جمع میشوند
۲. شواهد از بیت «چنان نگاشت بر الواح عقل صورت علم»
این بیت به ظاهر اشاره به جبر دارد، اما با تأمل بیشتر:
فعل «نگاشت» نشاندهنده تعلیم الهی است نه تحمیل
«الواح عقل» ظرفیت دریافت و تحلیل را در انسان مفروض میگیرد
«صورت علم» به معنای تصویرگری حقیقت است، نه تحمیل بیاختیار
۳. تحلیل رابطه دیالکتیکی تقدیر و اختیار
در منظومه فکری فاریابی:
تقدیر الهی اختیار انسانی
چارچوب کلی هستی حرکت درون این چارچوب
علم پیشینی خداعمل آزادانه انسان
لوح محفوظ لوح محو و اثبات
۴. نشانههای اختیار در شعر فاریابی
در جای دیگری میگوید: «رای مقدس تو که بر غیب مشرف است» → تأکید بر نقش فعال عقل انسانی
«مگر ز غیب دری کردگار بگشاید» → امیدواری به لطف الهی پس از تلاش انسانی
۵. جایگاه انسان در این نظام فکری
انسان در این دیدگاه:
۱. مقید به نظام احسن الهی است
۲. اما مختار در انتخاب مسیر خویش
۳. و مسئول در برابر این اختیار
۶. پیوند با حکمت اسلامی
این نگاه دقیقاً منطبق است با:
نظریه امر بین الامرین در کلام امامیه
دیدگاه فیض اشراقی سهروردی
مفهوم سعه وجودی در فلسفه ملاصدرا
۷. نتیجهگیری نهایی
فاریابی در این بیت و سایر اشعارش:
تقدیر را چارچوب حکیمانه هستی میداند
اختیار را حق طبیعی انسان میشمارد
و عقل انسانی را پل ارتباطی بین این دو مفهوم میپندارد
این تحلیل نشان میدهد که فاریابی نه جبرگرا بوده و نه قائل به تفویض مطلق، بلکه به راه میانه معتقد است.
شاهد
شواهد شعری از دیوان ظهیر فاریابی درباره رابطه تقدیر و اختیار:
۱. شاهد اختیار انسانی (قصیده ۳۲)
«خزینه خواست زمن کم وجوه یک جو نیست / مگر ز غیب دری کردگار بگشاید»
تأکید بر تلاش انسانی («خزینه خواست زمن»)
سپس امید به فیض الهی («مگر ز غیب دری...»)
نشانۀ تعامل تقدیر و اختیار
۲. شاهد مسئولیت انسان (قصیده ۵۱)
«دل حفوظ تو دیوان غیب را مشرف / کف کریم تو اموال رزق را عامل»
«کف کریم تو» → اختیار در بخشش
«دیوان غیب» → حیطۀ تقدیر
ترکیب این دو در یک بیت
۳. شاهد امر بین الامرین (قصیده ۲)
«رای مقدس تو که بر غیب مشرف است / از ماجرای قصۀ من بی خبر چراست؟»
«رای مقدس» → اختیار حاکم
«بر غیب مشرف» → آگاهی از تقدیر
پرسش آخر → حفظ حق اعتراض
۴. شاهد عقلانیت و تقدیر (قصیده ۳۷)
«باز این چه نقش بوالعجب و نادرست شکل / کز کارگاه غیب همی گردد آشکار»
«کارگاه غیب» → تقدیر
«نقش نادرست» → پذیرش عقلانی تقدیر
۵. شاهد اختیار در بند تقدیر (قصیده ۶۴)
«حرم عصمتت چو پرده غیب / نه گمان ره برو برد نه یقین»
«پرده غیب» → حیطۀ تقدیر
«نه گمان... نه یقین» → محدودیت عقل انسانی
جدول تطبیقی شواهد:
شماره بیت مفهوم تقدیرمفهوم اختیارنسبت سنجی
قصیده ۳۲«دری غیب»«خزینه خواست»تلاش + لطف الهی
قصیده ۵۱«دیوان غیب»«کف کریم»مسئولیت در تقدیر
قصیده ۲«مشرف بر غیب»«رای مقدس»آگاهی + انتخاب
قصیده ۳۷«کارگاه غیب»«نقش نادرست»پذیرش عقلانی
قصیده ۶۴«پرده غیب»«نه یقین»محدودیت اختیار
نتیجه: فاریابی در سراسر دیوانش این رابطه دیالکتیکی را حفظ کرده:
تقدیر به عنوان سقف هستی
اختیار به عنوان حرکت درونی در این سقف
و عقل به عنوان میزان سنجش بین این دو
این نگاه دقیقاً مطابق با حکمت متعالیه است که هم به تقدیر الهی معتقد است و هم به کرامت انسانی.