استاد مرتضی مطهری با رویکردی تحلیلی-انتقادی به بررسی اگزیستانسیالیسم پرداخت و با وجود برخی نقاط اشتراک، نقدهای بنیادینی به این مکتب وارد کرد. در ادامه، مهمترین نقدهای او را با استناد به آثارش بررسی میکنیم:
۱. نقد بنیانهای انسانشناختی
مطهری انسان اگزیستانسیالیستی را یکبعدی میدانست:
اشکال: تمرکز افراطی بر «اختیار مطلق» و غفلت از فطرت الهی انسان
«انسانِ اگزیستانسیالیست، موجودی است بیریشه در حقیقتی برتر از خود» (انسان در قرآن)
راه حل: انسانِ قرآنی هم مختار است، هم متعهد به ارزشهای فطری
۲. نقد نسبیگرایی اخلاقی
معضل: اگزیستانسیالیسم (به ویژه نوع سارتری) اخلاق را کاملاً سوبژکتیو میداند
«اگر خدا نباشد، همهچیز مجاز است» (دوزخ دیگران، سارتر)
پاسخ مطهری:
اخلاق بدون خداباوری به پوچی میرسد
عدالت باید مبنای عینی داشته باشد (عدل الهی، ص ۱۲۳)
۳. نقد الحادِ ذاتی
مطهری دو نوع اگزیستانسیالیسم را تفکیک میکرد:
نوع نمایندگان نقد مطهری
الحادی سارتر، کاموبه پوچی میرسد (نیهیلیسم)
دینیی اسپرس، مارسلناقص است (عقلگریز است)
۴. نقد فردگرایی افراطی
تضاد با جامعهگرایی اسلامی:
«اگزیستانسیالیسم دیوارهای فرد را میسازد، اما پنجرهای به جامعه باز نمیکند» (جامعه و تاریخ)
الگوی جایگزین: مسئولیت فرد در قبال جامعه (امر به معروف)
۵. نقد عقلستیزی
مشکل: برخی اگزیستانسیالیستها (مثل کییرکگور) عقل را نفی میکنند
راه حل مطهری:
تلفیق «عقل» و «شهود» (برخلاف کییرکگور که آنها را مقابل هم میگذارد)
«ایمان باید هم عقلی باشد، هم قلبی» (اصول فلسفه)
۶. نقد پوچانگاری
علت: نفی معاد در اگزیستانسیالیسم الحادی
پیامد:
زندگی بیمعنا میشود
مرگ پایان همهچیز است (درحالی که در اسلام، مرگ آغاز است)
جدول مقایسهای
مؤلفه اگزیستانسیالیسم نگاه مطهری
معنای زندگی خودساخته (سوبژکتیو)فطری (کشف حقیقت الهی)
اختیارمطلق و بیقیدمسئولانه در چارچوب فطرت
اخلاق نسبی و انتخابی ثابت (مبتنی بر عدل الهی)
مرگ پایان تراژیک گذرگاه به حیات برتر
نتیجهگیری
مطهری با نقد اگزیستانسیالیسم:
۱. نقاط قوت آن (تأکید بر اختیار و مسئولیت) را حفظ کرد
۲. نقاط ضعف (الحاد، نسبیگرایی) را با فلسفهی اسلامی اصلاح نمود
۳. الگوی متعادلتری ارائه داد که:
هم به آزادی انسان احترام میگذارد
هم او را به حقیقتی فراتر از خود متصل میکند
منبع پیشنهادی: کتاب «انسان کامل» از مطهری که پاسخی اسلامی به پرسشهای اگزیستانسیالیستی است.