قلم-نوشتن-خواندن-کتاب-کلمه-حروف در رویکرد غیبی از منظر عطار
۱. قلم: نماد فیض الهی
در اندیشه عطار:
"قلم حق، نوری است که بر لوح دل میتابد" (منطقالطیر)
نماد "عقل اول" و "وسیله آفرینش"
ویژگیهای نمادین:
دو جنبه دارد: نوک (فردیت) و جوهر (وحدت)
حرکتش نشانه تجلی کثرت از وحدت
۲. نوشتن: عمل خلاقه الهی
مفاهیم مرتبط:
"نوشتن حق، همان آفریدن است" (تذکرهالاولیا)
"نوشتن عارف، تجلی نوشته حق است"
تمثیل ویژه:
"چون قلم در دست یارا افتد
جمله عالم دفتری گردد پراز اسرار"
۳. خواندن: سلوک باطنی
مراتب:
۱. خواندن ظاهری (برای عامه)
۲. خواندن باطنی (برای خواص)
۳. شدن کتاب (برای اولیا)هشدار عطار:
"خواندن بیعمل، حجاب است
عمل بیخواندن، سراب است"
۴. کتاب: مظهر عالم تکوین
انواع:
کتاب تکوین (طبیعت)
کتاب تدوین (قرآن)
کتاب نفس (انسان)
تشبیح عطار:
"این جهان کتابی است عظیم
هر برگی از او دریایی است عمیق"
۵. کلمه: واحد وجود
در الهینامه:
"کلمه، نقطه وحدت در میان کثرت است"
"کلمه طیبه، نشانه عارف کامل"
تمثیل:
"کلمه چون قطرۀ دریاست
در عین کوچکی، تمام دریا در اوست"
۶. حروف: مظاهر تجلی
تحلیل عطار:
"الف" ⇒ وحدت
"باء" ⇒ کثرت
نقطه زیر باء ⇒ بازگشت به وحدت
نظام نمادین:
"حروف بینقطه، همچون سالک بیپیر
ناقص است و سرگردان"
۷. ارتباط این مفاهیم
flowchart LR A[قلم الهی] --> B[نوشتن] B --> C[کتاب] C --> D[خواندن] D --> E[کلمه] E --> F[حروف] F --> A
۸. مراتب سلوکی
۱. مرحله ظاهری:
خواندن کتابهای معمولی
۲. مرحله باطنی:
خواندن کتاب نفس
۳. مرحله فنا:
شدن خود کتاب
۹. تفاوت با دیگر عرفا
شبستری: نگاه فلسفی به حروف
مولوی: نگاه شاعرانه
عطار: نگاه سلوکی و عملی
۱۰. کاربردهای عملی
۱. تمرین نوشتن:
هر نوشته را تجلی قلم حق دیدن
۲. تمرین خواندن:
در هر کتاب، آیهای از حق جستن
۳. تمرین سکوت:
وقتی حروف نتوانند حقیقت را بیان کنند
حکمت پایانی عطار:
"قلم شد دست من و من خامهبند
نوشتم شرح عشق و گشتم اسیر
آنچه نوشتم همه نقصان بود
وآنچه ننوشتم، تمام بود"
نکته پژوهش:
آیا میتوان نظام نوشتاری عطار را با نظریههای نشانهشناسی مدرن مقایسه کرد؟