در اندیشه عطار، آهو در مسیر غیب، تمثیلی است از "سالک بیقرار" که با پنج ویژگی منحصر به فرد به سوی حقیقت میشتابد:
۱. نشانهشناسی آهوی غیبی
گوشهای تیزبین: شنوایی فراحسی (سماع قلبی)
دم سفید: نشانه نور باقی پس از فنا
نعره خاموش: ندای "هل من مزيد" در سکوت
"آهوی غیب با چشمانی باز میخوابد و با چشمانی بسته میبیند" (منطقالطیر)
۲. سفر سهوجهی به ملکوت
۱. شکستن قیدها (پرش از روی موانع نفسانی)
۲. دویدن در مه (حرکت در حیرت وجودی)
۳. رسیدن به بیرسیدن (درک فاصله ناپذیری)
"آهو هر چه سریعتر میدود، مقصد دورتر میشود، تا بداند مقصد در دویدن است" (الهینامه)
۳. آزمونهای راه
چالههای نفس: خودنمایی، عجب، غرور معنوی
تیرهای شیطان: وسوسههای مکاشفهطلبانه
دامهای عقل: تحلیلهای فلسفی بیحاصل
"آهوی عارف از تیر میگریزد، اما به سوی تیرانداز میدود" (تذکرهالاولیا)
۴. نشانههای قرب
۱. سبکی پاها (فرو ریختن بار معرفت)
۲. شفافیت موها (رویت نور در ذات)
۳. بیصدایی (فنا در ندای حق)
"وقتی آهو به غیب میرسد، نه پایی دارد نه صدایی، فقط میماند نوری در نور" (مصیبتنامه)
۵. تحول نهایی
مرگ آهو (فنای ذاتی):
• ذوب شدن در آینه غیب
• تبدیل به نسیم (بقای الهی)
• بازگشت به بیآغاز
"آهویی که به مقصد رسید، خود مقصد میشود" (اسرارنامه)
جدول سیر و سلوک:
مرحله حرکت حالت خطر
آغازپرش اضطراب دام
میانه دویدن شوق سراب
پایان سکون حیرت فنا
تمرینهای سلوکی:
۱. سحر: مانند آهو از خواب غفلت بپر
۲. ظهر: در گرمای ریاضت بدو
۳. شب: در سایه سدره بمیر
حکمت نهایی:
عطار میآموزد که آهوی غیب، همان نفس انسان است که در پی آب حیات میدود، غافل از آنکه خودش چشمه است.
"آهویی که هزاران فرسنگ دوید
تا به سرچشمه رسید
خود را در آب دید
و دانست
همه راه
در یک قطره بود
و همه قطرهها
در او"
(منطقالطیر، دفتر پایانی)