در اشعار صامت بروجردی، مفهوم برهنگی به صورت استعاری و با رویکردی کاملاً عرفانی-شیعی به کار رفته است. این اصطلاح هرگز به معنای ظاهری و مادی نیست، بلکه اشاره به حالات باطنی سالک دارد:
۱. سطوح معنایی برهنگی در عرفان صامت
سطحمعنیمثال شعری
برهنگی از تعلقات تجرد از دنیا"برهنه شو از خودی تا برسی به معشوق"
برهنگی حقیقت ظهور ذات"برهنه گشت حقیقت ز پردههای گمان"
برهنگی روحانی خلوص نیّت"دل برهنه کن ز کدورت، آیینه شو"
۲. تمایز با مفاهیم مشابه
مفهوم تفاوت با برهنگی تشابه
عریانی ظاهری و مادی-
تجردکلیترهر دو به پاکسازی اشاره دارند
تجریدفلسفیتر-
۳. مبانی قرآنی-روایی
قرآن: ﴿يَوْمَ يُكْشَفُ عَن سَاقٍ﴾ (قلم:42) - اشاره به کشف حقیقت
حدیث: "اخلص العمل یخلصک الله" - نیاز به برهنگی روحانی
۴. کارکردهای ادبی
۱. صنعت تضاد:
"برهنه از جامه، ولی پوشیده به نور"
۲. رمزپردازی:
"برهنگی ماه از ابر، نشان وصل است"
۳. تشخیص:
"حقیقت برهنه شد و گفت: مرا میخواهی؟"
نتیجهگیری:
در مکتب صامت، برهنگی:
۱. شرط سلوک است نه هدف
۲. پاکسازی باطن میطلبد
۳. فقط در حریم ولایت ممکن است
"برهنگی عرفانی،
نه عریانی جسم است
که عریان شدن روح است
از هر چه غیر اوست"