«غذای درویش وجد باشد و لباسش تقوی و مسکنش غیب»
۱. معنی ظاهری عبارت
این جمله به سه عنصر اساسی در زندگی یک درویش (سالک عرفانی) اشاره میکند:
غذای درویش: وجد (حالت شور و شوق عرفانی)
لباسش: تقوی (پرهیزگاری و حفظ حریم الهی)
مسکنش: غیب (عالم ماوراء طبیعت و حقیقت پنهان)
۲. تفسیر اجزای عبارت
الف) «غذای درویش وجد باشد»
وجد در اصطلاح عرفان به حالتی از اشتیاق و بیخویشی در برابر جذبه الهی اطلاق میشود.
هجویری وجد را «حرقتی که از مشاهده جمال حق حاصل شود» تعریف میکند.
تغذیه روحانی درویش از این حالات معنوی است، نه از لذات مادی.
مشابهت با قرآن:
«أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» (رعد:۲۸)
ب) «لباسش تقوی باشد»
تقوی به معنای حفظ خود از گناه و التزام به طاعت است.
در تصوف، تقوی پوشش معنوی سالک است که او را از آلودگیهای دنیوی محافظت میکند.
هجویری در جای دیگر میگوید:
«اصل تصوف، تقوی است و فرع آن، خلوت.»
ارتباط با حدیث:
«اتَّقِ اللَّهَ حَيْثُمَا كُنْتَ» (پیامبر اکرم)
ج) «مسکنش غیب باشد»
غیب در اینجا به عالم ملکوت و حقایق پنهان از حواس ظاهری اشاره دارد.
سالک با ترک تعلقات دنیوی، در عالم غیب ساکن میشود، یعنی دل او همیشه متوجه خداوند است.
این مفهوم با آیه:
«وَاعْبُدْ رَبَّكَ حَتَّى يَأْتِيَكَ الْيَقِينُ» (حجر:۹۹)
مرتبط است.
۳. ارتباط این سه عنصر در سلوک عرفانی
۱. وجد (غذا) → نیروی حرکت به سوی خدا
۲. تقوی (لباس) → محافظت در مسیر
۳. غیب (مسکن) → مقصد نهایی
۴. مقایسه با سایر متون عرفانی
سهروردی در «عوارف المعارف»:
«درویش کسی است که وجودش از وجد پر شود و قلبش در غیب غرق گردد.»
ابن عربی در «فصوص الحکم»:
«عارف در غیب ساکن است، حتی وقتی در شهادت به سر میبرد.»
۵. نتیجهگیری
این جمله چکیدهای از سلوک عرفانی از نگاه هجویری است:
وجد (حال) → محرک سیر
تقوی (عمل) → شرط بقا
غیب (مقام) → غایت راه
به بیان دیگر، درویش با اشتیاق عرفانی (وجد) حرکت میکند، با تقوا از انحرافات میپرهیزد، و سرانجام در عالم غیب مستقر میشود. این همان حقیقت تصوف از دیدگاه هجویری است.