دوره صفویه (حدود ۹۰۷ تا ۱۱۴۸ هجری قمری / ۱۵۰۱ تا ۱۷۳۶ میلادی) به دلیل رسمیت یافتن مذهب تشیع دوازده امامی در ایران، نقطه عطفی در تاریخ و فرهنگ این سرزمین محسوب میشود. در این دوره، اندیشه مهدویت از جایگاه ویژهای برخوردار شد و به یکی از مضامین اصلی و پرکاربرد در ادبیات فارسی، به ویژه در شعر، تبدیل گشت. بسیاری از شاعران این دوره، چه آنها که مستقیماً در دربار بودند و چه خارج از آن، به مدح ائمه اطهار (ع) و انتظار فرج امام زمان (عج) پرداختند و بر نقش ایشان به عنوان "مهدی هدایتگر" تأکید ورزیدند.
در این دوره، شاعران به صراحت و با جزئیات بیشتری به ابعاد هدایتگری امام زمان (عج) میپرداختند؛ ایشان را به عنوان رهبر معنوی و سیاسی جهان پس از ظهور، برپاکننده عدالت، ریشهکنکننده ظلم و جهل، و آورنده نور و بیداری معرفی میکردند.
برخی از شاعران برجسته دوره صفوی و اشاراتشان به "مهدی هدایتگر"
محمّد فضولی بغدادی (حدود ۸۸۶-۹۶۳ یا ۹۷۰ ه.ق.): یکی از بزرگترین شاعران شیعی این دوره که به زبانهای فارسی، ترکی آذربایجانی و عربی شعر سروده است. او در دیوان فارسی خود، ارادت عمیقی به اهل بیت (ع) و امام زمان (عج) نشان میدهد و ایشان را هدایتگر و راهبر جهانی معرفی میکند.
نمونه:
ای شهنشاه ولایت، در رکابت جان ماست / ای مه گردون امامت، آفتاب ما نماست مهدی صاحب زمان، از پرده غیبت برون / دولت عدل تو ما را، راهبر و راهگشا است. (در این بیت، امام زمان (عج) به عنوان "راهبر" و "راهگشا" معرفی شده که اشاره مستقیم به نقش هدایتگری ایشان در جامعه و دولت عادله است.)
شیخ بهایی (۹۵۳-۱۰۳۰ ه.ق.): دانشمند، عارف و شاعر نامدار عصر صفوی که نقش مهمی در ترویج تشیع در ایران داشت. اشعار مهدوی او بسیار مشهور است و بر نقش امام در هدایت دلها و جامعه تأکید دارد.
نمونه:
تا کی ای جان تأخیر! بیا! اَلمَر کَ اَلمَر! / تا کی ای مهجور! بیا! اَلمَر کَ اَلمَر! تا کی از هجر رُخت ما خون دل نوشیم باز؟ / کی شود تا دیده بر روی تو اندازیم باز؟ الامان! ای صاحب الزمان! الامان! ای هادی دلها! (شیخ بهایی در این ابیات ضمن تضرع برای ظهور، امام را "هادی دلها" خطاب میکند که نشاندهنده نقش هدایتگری معنوی ایشان است.)
صائب تبریزی (حدود ۱۰۰۰-۱۰۸۷ ه.ق.): بزرگترین شاعر سبک هندی (اصفهانی) که اگرچه محور اصلی اشعارش عرفان و مضامین حکمی است، اما در برخی از غزلها و قطعات خود به مهدویت و نقش هدایتی امام پنهان اشاره کرده است.
نمونه (تلمیح به غیبت و هدایت پنهان):
گر تو از پرده برآیی به رخت جلوه کنی / دیدهٔ از دل شده را دیدن آن روی رواست غایبی گرچه ز هر دیده نهان چون خورشید / آفتابی و تو را جلوه به هر ذرّه بجاست. (این ابیات، هرچند به صورت ضمنی، به حضور و تأثیر هدایتگرانه امام حتی در زمان غیبت، مانند خورشید پشت ابر، اشاره دارد.)
کلیم کاشانی (حدود ۹۹۰-۱۰۶۱ ه.ق.): یکی دیگر از شاعران بزرگ سبک هندی که در کنار صائب، آثار بسیاری از خود به جای گذاشته است. او نیز به مهدویت و نقش راهبردی امام در رهایی از ظلمت پرداخته است.
نمونه:
جهان را تشنهٔ عدل تو میبینم، بیا مهدی! / امید شیعهٔ محزون، تویی تنها بیا مهدی! برون آی از پس پرده، نشان کن تیغ برّان را / که خصم دین حق را، این جهان کرده پریشان را جهان را کن منوّر از فروغ عدل خود، جانا / ز جور ظالمان، این خلق را بنما تو را جانا. (کلیم کاشانی در این شعر، امام را آورنده عدل و نور و رهاییبخش از جور ظالمان معرفی میکند که همگی از ابعاد هدایتگری ایشان است.)
محتشم کاشانی (۹۲۸-۹۹۶ ه.ق.): شاعر برجسته مرثیهسرای دوره صفوی. وی در کنار مراثی، به مدح ائمه (ع) و امام زمان (عج) نیز پرداخته است و ایشان را چراغ راه و هدایتگر از تاریکیها میداند.
نمونه:
ای تو که غایبی و هستی در جهان / آفتاب ما نهان در هر زمان مهدی موعود، ای جان جهان! / کی کنی در پرده غیبت عیان؟ ره نما ما را به سوی حق و عدل / برکن از عالم همه ظلم و رنج و غفل. (محتشم در اینجا به وضوح از امام به عنوان "رهنما" و کسی که ظلم و غفلت را از بین میبرد، یاد میکند که این همان نقش هدایتگری اوست.)
این شاعران و بسیاری دیگر از شعرای دوره صفوی، با سرودن اشعار مهدوی، نقش مهمی در ترویج و تعمیق اندیشه انتظار و جایگاه "مهدی هدایتگر" در میان مردم ایفا کردند. این دوران، اوج شکوفایی شعر مهدویت در ادبیات فارسی به شمار میرود، زیرا هویت مذهبی جامعه با این اندیشه پیوند عمیقی داشت.