بیایید واژهی "مهدی" را در آثار ابن حسام خوسفی، کمالالدین اسماعیل، عارف قزوینی، صامت بروجردی، و سعدی بررسی کنیم. این شاعران و نویسندگان، در دورههای مختلفی زیستهاند و هر یک با رویکرد خاص خود به مفهوم "مهدی" پرداختهاند. در این بررسی، به ارتباط این مفهوم با عدل، امانت، و ضدیت با فساد و خیانت توجه خواهیم کرد.
"مهدی" در آثار ادبی فارسی: بررسی تفکیکی شاعران/نویسندگان
۱. ابن حسام خوسفی
ابن حسام خوسفی (شاعر شیعی قرن نهم هجری) یکی از برجستهترین شاعران مذهبی و آیینی در تاریخ ادبیات فارسی است. او عمدهی شهرت خود را مدیون "خاوراننامه" و قصاید و ترکیبات خود در مدح اهل بیت (ع)، بهویژه امام زمان (عج)، است. بنابراین، کاربرد "مهدی" در آثار او کاملاً مستقیم و با دلالت بر حضرت مهدی موعود (عج) است.
۱. نسیم نفس "مهدی قائم" و احیای طبیعت
گفتمش بس که تو در عین خطایی سنبل از نسیم نفس مهدی قائم باشد خرّم و تازه چو از خاگ برآیی سنبل (ابن حسام خوسفی » ترکیبات » مناقب هفت گل در مدح امام زمان (عج)))
تحلیل: در این ابیات، ابن حسام "سنبل" (نمادی از طبیعت) را مورد خطاب قرار میدهد و زنده شدن و خرّم شدن آن را به "نسیم نفس مهدی قائم" نسبت میدهد. "مهدی قائم" از القاب مشهور حضرت مهدی (عج) است و اشاره به قیام و ظهور ایشان دارد. این بیان نشاندهندهی باور به قدرت احیاگر و زندگیبخش حضرت مهدی (عج) است.
این احیاگری نه تنها شامل طبیعت، بلکه شامل احیای دین، عدالت، و روح زندگی در جامعه نیز میشود. این احیاگری به معنای از بین بردن فساد، تباهی، و رکود است که پیش از ظهور وجود دارد. "مهدی" در اینجا امین الهی برای بازگرداندن حیات و طراوت به جهان است.
۲. "امام مهدی هادی" و جایگاه والای او
امام مهدی هادی که از جلالت و قدر فراز طارم نه طاق چرخ دارد صدر (ابن حسام خوسفی » ترکیبات » مناقب هفت معدن در مدح امام زمان (عج)))
تحلیل: در این بیت، ابن حسام به صراحت از "امام مهدی هادی" (امام مهدی هدایتگر) نام میبرد. "هادی" از القاب اصلی ایشان است و بر نقش هدایتی و راهنماییکنندهی ایشان تأکید دارد. قرار گرفتن ایشان "فراز طارم نه طاق چرخ" (بالاتر از نُه آسمان) نشاندهندهی جایگاه بسیار رفیع و قدر و منزلت الهی ایشان است.
این جایگاه والا، مستلزم عصمت، امانتداری کامل، و دوری از هرگونه فساد و خیانت است. "مهدی" در اینجا، امین بر هدایت بشر و اجرای عدل الهی است که از هرگونه کژی و تباهی مبراست.
۲. کمالالدین اسماعیل
کمالالدین اسماعیل اصفهانی (شاعر نامدار قرن ش ششم و هفتم هجری و ملقب به "خلاق المعانی") در اشعار خود، بهویژه در قصاید، به "مهدی" به عنوان منجی آخرالزمانی و نمادی از عدالت اشاره میکند.
۱. "عقل نام مهدی آخر زمان نهاد" (شناخت مهدی از طریق عقل)
پیوسته باد چشم تو روشن ببخت آن کش عقل نام مهدی آخر زمان نهاد (کمالالدین اسماعیل » قصاید » شمارهٔ ۴۰ - وله ایضآ یمدحه)
تحلیل: در این بیت، کمالالدین اسماعیل خطاب به ممدوح خود، چشم او را به بخت کسی روشن میداند که "عقل" نام او را "مهدی آخر زمان" نهاده است. این بیت میتواند تفسیری عمیق داشته باشد:
شناخت عقلی مهدی: "عقل نام مهدی نهاد" به این معناست که شناخت "مهدی" و ضرورت وجود او، امری است که با رجوع به خرد و عقل بشر نیز قابل درک و تصدیق است، نه فقط با نقل.
عدل به عنوان معیار عقلی: این نشان میدهد که ویژگیهای اصلی "مهدی" مانند عدالت فراگیر، ریشهکن کردن فساد، و برقراری نظم الهی، آنقدر بدیهی و عقلانی هستند که عقل خود به ضرورت ظهور چنین شخصی گواهی میدهد. این یعنی مفهوم مهدی با امانت و دوری از خیانت پیوند ناگسستنی دارد.
۳. عارف قزوینی
ابوالقاسم عارف قزوینی (شاعر و تصنیفساز برجستهی دوران مشروطه در قرن سیزدهم و چهاردهم هجری) اشعارش آیینهای از تحولات سیاسی و اجتماعی زمان اوست. او "مهدی" را در سیاق بیداری ملی و عدالتخواهی به کار میبرد.
۱. "آیت مهدی جمهوریت عصر منصور" (مهدی به عنوان نماد انقلاب و عدالت)
سر زد اقبال، سر زد اقبال، از رایت فتح، آیت مهدی جمهوریت عصر منصور نیست دوران قجر باد این شجر بی بار و بر باد (عارف قزوینی » تصنیفها » شمارهٔ ۲۹)
تحلیل: در این تصنیف پرشور و حماسی، عارف قزوینی از "رایت فتح" (پرچم پیروزی) که به معنای پیروزی انقلاب مشروطه است، سخن میگوید. او این رایت را "آیت مهدی جمهوریت عصر منصور" میداند.
اینجا "مهدی" دیگر فقط یک شخصیت مذهبی نیست، بلکه به نمادی از آزادی، عدالت، و نظام جمهوری تبدیل شده است که "منصور" (پیروز) است. عارف با این ترکیب، جنبش مشروطه و آرمانهای آن برای برقراری عدالت و از بین بردن ظلم و فساد قاجاری را در حد و اندازهی یک قیام مهدوی بالا میبرد. "مهدی جمهوریت" یعنی تحقق عدالت موعود در قالب یک نظام مردمی، که به فساد و خیانت دوران قجر پایان میدهد.
۴. صامت بروجردی
میرزا ابوالقاسم صامت بروجردی (شاعر مذهبی و مرثیهسرای شیعی قرن سیزدهم و چهاردهم هجری) در اشعار خود، به ویژه در مراثی و مناجاتها، ارادت عمیقی به اهل بیت (ع) و بهخصوص حضرت مهدی (عج) نشان میدهد. کاربرد "مهدی" در آثار او کاملاً متمرکز بر حضرت مهدی موعود (عج) و صفات ایشان است.
۱. "مهدی غائب" و از بین بردن مکر و دستان
مگر (صامت) شود ظاهر به عالم مهدی غائب که تا اندازد از پا ریشه این مکر و دستان را (صامت بروجردی » غزلیات » شمارهٔ ۴)
تحلیل: در این غزل، صامت بروجردی آرزو میکند که "مهدی غائب" (حضرت مهدی (عج)) در عالم ظاهر شود "که تا اندازد از پا ریشه این مکر و دستان را". "مکر و دستان" در اینجا نمادی از فریبکاری، خیانت، و فساد است. این بیت به وضوح بر نقش "مهدی" در ریشهکن کردن تمامی مظاهر فساد، فریب و بیعدالتی تأکید دارد. ایشان امین حق و عدل هستند که هرگونه ناپاکی و خیانت را از بین میبرند.
۲. "مهدی موعود" و صفات ایزدی
صفات ایزد و علم مهیمن و هاب ولی امر خداوند مهدی موعود نظام دهر وصی محمد محمود (صامت بروجردی » اشعار مصیبت » شمارهٔ ۵ - در مدح حجت الله(عج الله تعالی فرجه)))
تحلیل: صامت بروجردی در مدح حضرت حجت (عج) میگوید که صفات ایزد (الهی) و علم خداوند در وجود ایشان متجلی است. او ایشان را "ولی امر خداوند" و "مهدی موعود" میخواند که "نظام دهر" (نظم جهان) به دست اوست. این صفات نشاندهندهی اختیار و قدرت الهی "مهدی" در برقراری کامل عدل و نظم جهانی است که هرگونه بینظمی، فساد، و خیانت را برطرف میسازد. ایشان امین الهی بر جهان هستند.
۳. "دارای عصر مهدی صاحب لوا" و نظم زمین
مولود باسعادت سلطان ملک جود دارای عصر مهدی صاحب لوا نمود سطح زمین چو ساحت فردوس منتظم (صامت بروجردی » اشعار مصیبت » شمارهٔ ۱۷ - در نیمه شعبان و مدح حضرت حجت(ع)))
تحلیل: در این شعر، صامت بروجردی حضرت مهدی (عج) را "مولود باسعادت"، "سلطان ملک جود" (پادشاه سرزمین سخاوت) و "دارای عصر مهدی صاحب لوا" (صاحب پرچم) میخواند. تأکید بر اینکه "سطح زمین چو ساحت فردوس منتظم" خواهد شد، به برقراری نظم و آبادانی کامل جهانی اشاره دارد که از ویژگیهای دوران ظهور است. این نظم، حاصل عدالت و امانتداری ایشان در حکمرانی است که هیچ فساد و بینظمی در آن راه ندارد.
۴. "مهدی والامقام" و "حاج میرزا مهدی" (مهدی موعود و نام شخص)
رهنمای دین و دنیا مهدی والامقام
(صامت) اندر کهف عون نصرت لطف مدام
با جناب حاج میرزامهدی اندر صبح و … (صامت بروجردی » اشعار مصیبت » شمارهٔ ۲۰ - در استغاثه به حضرت امام زمان ارواح العالمین له الفداء)
تحلیل: در این ابیات، صامت ابتدا به حضرت مهدی (عج) با لقب "مهدی والامقام" اشاره میکند که "رهنمای دین و دنیا" است (نمادی از هدایت و امانت الهی). اما در بیت بعدی، "حاج میرزا مهدی" به عنوان نام یک شخص معاصر (ممدوح یا دوست شاعر) به کار رفته است. این نشان میدهد که نام "مهدی" در آن دوران هم برای اشاره به امام دوازدهم (عج) و هم به عنوان یک نام عادی برای افراد رایج بوده است.
۵. "مهدی موعود" و فریادرس از سقوط دین
ای مهدی موعود بزن دست به شمشیر
ای کهف دری کنز خفا قائم بالحق
الغوث که شرع نبی افتاد ز … (صامت بروجردی » کتاب النصایح و التنبیه » شمارهٔ ۹ - و برای او علیه الرحمه)
تحلیل: صامت بروجردی در این شعر، با احساس خطر از وضعیت دین ("شرع نبی افتاد ز…")، از "مهدی موعود" درخواست میکند که "دست به شمشیر بزند". این درخواست، بیانگر نیاز مبرم به قیام "مهدی" برای احیای دین و مبارزه با فساد و انحرافی است که دین را تهدید میکند. "قائم بالحق" (قیامکننده به حق) از القاب ایشان است. "مهدی" در اینجا نماد عدالت قاطع و ریشهکنکنندهی فساد و خیانت است.
۶. درخواست تعجیل در ظهور "مهدی صاحب لوا"
اسلام منهدم شد زین بیشتر دگر
منع ظهور مهدی صاحب لوا مکن (صامت بروجردی » کتاب المناجات با قاضی الحاجات » شمارهٔ ۳ - و برای او همچنین)
تحلیل: در این مناجات، صامت با مشاهدهی "انهدام اسلام" (تضعیف و از بین رفتن اسلام)، از خداوند درخواست میکند که "منع ظهور مهدی صاحب لوا" (صاحب پرچم) نکند. این بیت بر استیصال شاعر از وضعیت فساد و تضعیف دین تأکید دارد و ظهور "مهدی" را تنها راه نجات و احیای دین و از بین بردن هرگونه فساد و خیانت میداند.
۷. "مهدی دوران" در عصر فساد
پس چه غم داری که این شه مهدی دوران تست
ای شه دنیا و دین پرگشته عالم از فساد (صامت بروجردی » مختصری از اشعار افصح الشعراء (میرزا حاجب بروجردی) » شمارهٔ ۸ - در شکایت زمانه و استغاثه به امام عصر(عج)))
تحلیل: در این شعر، شاعر در استغاثه به امام زمان (عج)، با اشاره به "پر گشتن عالم از فساد"، حضرت را "مهدی دوران" معرفی میکند. این بیان آشکارا به نقش "مهدی" در مبارزه با فساد و برقراری عدل اشاره دارد و ایشان را تنها امید در چنین شرایطی میداند.
۵. سعدی
شیخ مصلحالدین سعدی شیرازی (شاعر و نویسندهی بلندآوازهی قرن هفتم هجری) در آثار خود، به طور مستقیم و با صراحت، به مفهوم "مهدی موعود" آنگونه که در ادبیات شیعی پس از او (مانند ابن حسام یا صامت) برجسته است، اشارهای ندارد. کاربرد "مهدی" در آثار او بیشتر به معنای لغوی "هدایتشده" یا در سیاق اصطلاحات قرآنی و حدیثی است که در آن زمان متداول بوده است.
۱. "الهادین المهدیین" (هدایتکنندگان هدایتشده)
اجعلنا من عبادک الصالحین و فواضل المقربین الهادین المهدیین و انزلنا حظیرة قدسک من اهل انسک من الأنبیاء و المرسلین، الَّذین قال الله لهم … (سعدی » مجالس پنجگانه » شمارهٔ ۲ - مجلس دوم)
تحلیل: این عبارت در یک دعای عربی در "مجالس پنجگانه" سعدی آمده است. "الهادین المهدیین" (به فتح میم و سکون هاء) به معنای "هدایتکنندگان هدایتشده" است. این دعا از خداوند میخواهد که افراد را از بندگان صالح، مقرب، هدایتکننده و در عین حال، "هدایتشده" قرار دهد. در اینجا "مهدیین" صفت برای "هادین" است و به معنای کسانی که خود هدایت شدهاند و توانایی هدایت دیگران را نیز دارند.
این کاربرد، بر پاکی، درستی، و امانتداری در مسیر هدایت الهی تأکید دارد و تلویحاً به دوری از گمراهی و فساد اشاره میکند. این "مهدیین" افرادی هستند که خود راه حق را یافته و به دور از هرگونه خیانت، دیگران را نیز به آن سمت میخوانند. این کاربرد صرفاً دلالت بر صفات انسانی و الهی در مسیر هدایت دارد و ارتباط مستقیمی با امام زمان (عج) در مفهوم منجیگرایانه ندارد.
جمعبندی نهایی:
ابن حسام خوسفی: "مهدی" در آثار او به صراحت و با ارادت کامل به حضرت مهدی موعود (عج) اشاره دارد. او ایشان را احیاگر دین و طبیعت، دارای جایگاه رفیع الهی، و امین الهی برای از بین بردن فساد و خیانت میداند.
کمالالدین اسماعیل: "مهدی" در اشعار او نیز به حضرت مهدی آخرالزمان اشاره دارد و مفهوم ظهور ایشان را به عدل و شناخت عقلی پیوند میزند، که به معنای پایان فساد با خرد الهی است.
عارف قزوینی: او از "مهدی" در سیاق بیداری ملی و انقلاب مشروطه استفاده میکند. "آیت مهدی جمهوریت" نشاندهندهی همخوانی آرمانهای عدالتخواهانهی مشروطه با عدل مهدوی و مبارزه با فساد و خیانت رژیم قاجار است.
صامت بروجردی: "مهدی" در اشعار او کاملاً متمرکز بر حضرت مهدی موعود (عج) است. صامت ایشان را ریشهکنکنندهی "مکر و دستان" (فساد و خیانت)، دارای صفات ایزدی، نظمبخش عالم، و تنها امید در دوران فساد میداند و با التماس، درخواست تعجیل در ظهور ایشان را دارد.
سعدی: کاربرد "مهدی" در آثار سعدی، به معنای لغوی و اصطلاحی "هدایتشده" است ("الهادین المهدیین") و ارتباط مستقیمی با امام زمان (عج) در مفهوم منجیگرایانه ندارد، اما بر پاکی، امانتداری و دوری از گمراهی و فساد در مسیر هدایت تأکید دارد.
به طور کلی، این شاعران "مهدی" را با مفاهیم عدالت، هدایت، امانتداری و مبارزه با فساد و خیانت پیوند زدهاند، با این تفاوت که برخی (مانند ابن حسام، صامت، و تا حدی کمالالدین) مستقیماً به امام زمان (عج) اشاره دارند، و برخی دیگر (مانند عارف) این مفهوم را با بیداری اجتماعی پیوند میزنند، و در مورد سعدی نیز بیشتر کاربرد لغوی و اصطلاحی وجود دارد که بر صفات هدایتیافته و امین تأکید میکند.