حالا به سراغ امیر معزی میرویم. او امیرالشعرا محمد معزی نیشابوری، ملکالشعرای دربار سلجوقیان در قرن پنجم و ششم هجری است. معزی از شاعرانی است که به کثرت در مدح ممدوحان خود، از مفهوم "مهدی" استفاده کرده و صفات ایشان را به حاکمان معاصر خود نسبت داده است. این کاربردها به کرّات بر عدالت، نظمبخشی و از بین بردن فساد دلالت دارند.
"مهدی" در اشعار امیر معزی: نماد عدل، نظم و پیروزی بر دجال
امیر معزی در اشعار خود، بهویژه قصاید، از واژه "مهدی" برای توصیف ویژگیهای آرمانی عدالت، قدرت و مقابله با پلیدی بهره میبرد و این صفات را به ممدوحان زمان خود نسبت میدهد تا ستایش خود را عمق بخشد.
۱. "مهد ملوک مهدیوار" و نظمبخشی به عالم
تو آنکسی که چو مهد ملوک مهدیوار
همی نظام دهی عالم مُمَهّد را (امیر معزی » قصاید » شمارهٔ ۱۷)
تحلیل: در این بیت، معزی ممدوح خود را به کسی تشبیه میکند که مانند "مهد ملوک مهدیوار" است. "مهد" در اینجا به معنای بستر یا جایگاه است. تشبیه به "مهدیوار" نشان میدهد که ممدوح، مانند حضرت مهدی (عج)، به عالم نظم و سامان میبخشد و از آشفتگیها و فسادها جلوگیری میکند. این یعنی حاکم، امین بر حفظ نظم و عدل است.
۲. "مهدی" تویی و راست جهان در زمان توست (ادعای مهدویت برای ممدوح)
گر راست خواهد کردن مهدی همه جهان
مهدی تویی و راست جهان در زمان توست (امیر معزی » قصاید » شمارهٔ ۷۷)
تحلیل: این بیت یکی از صریحترین ادعاهای شاعر در انتساب صفات "مهدی" به ممدوح است. معزی میگوید اگر "مهدی" قرار است جهان را راست و آباد کند، پس "مهدی" همین ممدوح است، چرا که جهان در زمان او راست و منظم است. این اغراق در مدح، نشاندهندهی آرزوی شاعر برای حاکمیت عدل و ریشهکن شدن فساد است، و این صفات را به ممدوح خود نسبت میدهد. در واقع، ممدوح او امین بر عدل و ضد فساد و خیانت معرفی میشود.
۳. مبارزه با دشمنان چون "مهدی از دجال"
اگر چو مار بد اندیش تو بر آرد سر
از او دمار برآری چو مهدی از دجال (امیر معزی » قصاید » شمارهٔ ۲۸۱)
تحلیل: معزی در این بیت، قدرت ممدوح خود در سرکوب دشمنان را با پیروزی "مهدی" بر "دجال" مقایسه میکند. "دجال" نماد کامل شر، فریب و فساد است. این تشبیه نشاندهندهی نقش "مهدی" به عنوان نابودکنندهی فساد و شر مطلق است و ممدوح نیز در این زمینه دارای چنین قدرتی است. این یعنی ممدوح او نیز امین بر امنیت و نظم و دشمن هرگونه خیانت و تباهی است.
۴. "مهدی" و از بین بردن "فتنه دجال" (مقایسه با عیسی و یأجوج)
عیسی چو بیاید بشود آفت یأجُوجْ
مهدی چو بیابد برود فتنهٔ دجّال (امیر معزی » قصاید » شمارهٔ ۲۸۴)
تحلیل: در این بیت، معزی به طور موازی، آمدن عیسی (ع) و از بین رفتن یأجوج و مأجوج را با آمدن "مهدی" و از بین رفتن "فتنه دجال" مقایسه میکند. این مقایسه نشاندهندهی نقش "مهدی" در پایان دادن به بزرگترین فتنه و فساد در آخرالزمان است. "فتنه دجال" نماد اوج فساد، گمراهی و خیانت است که تنها با ظهور "مهدی" از بین میرود.
۵. "مهدی" و از بین بردن "تشویش دجال" (با نصرت الهی)
چو نصرت آمد آسیب نبود از دشمن
چو مهدی آمد تشویش نبود از دجال (امیر معزی » قصاید » شمارهٔ ۲۸۵)
تحلیل: این بیت نیز بر پیروزی قطعی "مهدی" بر دجال تأکید دارد. "نصرت" (یاری الهی) با آمدن "مهدی" همراه است و نتیجهی آن، رفع هرگونه "تشویش" (آشفتگی و ناامنی) ناشی از "دجال" (فساد و فریب) است. این یعنی "مهدی" آورندهی آرامش، امنیت و عدل است که با امینداری بر نظم الهی، هرگونه خیانت و آشفتگی را از بین میبرد.
۶. ایمن شدن جهان در زمان ممدوح (مانند زمان مهدی)
گر در زمان مهدی ایمن شود جهان
امروز ایمن است جهان در زمان تو (امیر معزی » قصاید » شمارهٔ ۴۲۶)
تحلیل: معزی در این بیت بار دیگر به اغراق در مدح میپردازد و ممدوح خود را به قدری عادل و قدرتمند نشان میدهد که امنیت و ایمنی جهان در زمان او، همانند امنیت در دوران "مهدی" است. این باز هم بر عدالت و نظمبخشی ممدوح (و نقش او در مبارزه با فساد) تأکید دارد و نشان میدهد که این صفات، ویژگیهای اصلی "مهدی" هستند.
۷. "فرّش ز فرّ مهدی" و "عدلش ز عدل عیسی"
فرّش زفرّ مهدی عدلش زعدلِ عیسی (امیر معزی » قصاید » شمارهٔ ۴۳۵)
تحلیل: این بیت به صراحت، فَرّ (شکوه و جلال) ممدوح را از "فرّ مهدی" و عدلش را از "عدل عیسی" میداند. این تشبیه مستقیم، نشاندهندهی اوجگیری ویژگیهای عدل، شکوه، و هدایت در وجود "مهدی" است که شاعر آن را به ممدوح خود نیز نسبت میدهد. این یعنی "مهدی" نمادی از اقتدار الهی برای برقراری عدل و از بین بردن فساد است.
جمعبندی: در آثار امیر معزی، "مهدی" به کرّات به عنوان منجی موعود و نماد عدل مطلق به کار رفته است. او با اغراق در مدح ممدوحان خود، آنها را با "مهدی" مقایسه میکند و قدرت آنها در نظمبخشی به جهان، مبارزه با دشمنان و سرکوب فساد (دجال) را برجسته میسازد. "مهدی" در اشعار معزی، نمادی از اقتدار الهی برای از بین بردن شر و برقراری کامل عدل، امانت و امنیت است.