فردوسی » شاهنامه » داستان سیاوش » بخش ۹
… سپید
سپه را همه داد یکسر نوید
یکی برنهاده ز پیروزه تخت
درفشنده مهدی بسان درخت
سرش ماه زرین و بومش بنفش
به زر بافته پرنیایی درفش
ابا تخت زرین سه پیل …
------------------------------
فردوسی
فردوسی » شاهنامه » داستان خاقان چین » داستان خاقان چین
… بند کرده بزرین کمر
فروهشته از پیل دیبای چین
نهاده برو تخت و مهدی زرین
برآمد دم نالهٔ کرنای
برفتند پیلان جنگی ز جای
بیامد سوی میسره سی هزار
سواران …
------------------------------
فردوسی
فردوسی » شاهنامه » داستان بیژن و منیژه » داستان بیژن و منیژه
… چتر هندی برآمد ز دور
ز هر سو گرفته سواران تور
یکی کرده از عود مهدی میان
کشیده برو چادر پرنیان
بدو اندرون خفته بت پیکری
نهاده ببالین برش افسری
پری …
------------------------------
فردوسی
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کسری نوشین روان چهل و هشت سال بود » بخش ۵ - رزم خاقان چین با هیتالیان
… مردش از جای برداشتند
ز هامون به گردون برافراشتند
ز دیبا بیاراست مهدی به زر
به مهد اندرون نابسوده گهر
چو سیصد پرستار با ماهروی
برفتند شاداندل و …
------------------------------
فردوسی
شما نمونههایی از اشعار فردوسی در شاهنامه را ارائه دادهاید که در آنها کلمهی "مهدی" به کار رفته است.
همانطور که از کاربرد این کلمه در بیتهای مختلف (داستان سیاوش، داستان خاقان چین، داستان بیژن و منیژه، پادشاهی کسری نوشین روان) پیداست، منظور فردوسی از "مهدی" در این ابیات، همان مهد، هودج یا تخت روان است.
مهد وسیلهای شبیه به تابوت یا صندوقچه است که معمولاً از چوب ساخته شده و گاهی با پارچههای قیمتی تزئین میشود. این مهدها را روی شتر، فیل یا اسب قرار میدادند تا افراد مهم، زنان یا کودکان در سفر یا مراسم خاص درون آن بنشینند یا بخوابند. در این ابیات نیز اشاره به "مهدی زرین"، "مهدی پیروزه"، "مهدی از عود" و قرار گرفتن آن بر روی "پیل" (فیل) یا "نهاده ببالین برش افسری" (برای خوابیدن)، همگی این معنی را تأیید میکنند.
بنابراین، در این اشعار:
"مهدی بسان درخت" و "سرش ماه زرین و بومش بنفش" (داستان سیاوش): اشاره به مهدِ تزئینشدهای که روی فیل یا تخت قرار گرفته و برافراشته شده است.
"نهاده برو تخت و مهدی زرین" (داستان خاقان چین): مهدی که روی فیل قرار گرفته و بخشی از تخت روان محسوب میشود.
"یکی کرده از عود مهدی میان" (داستان بیژن و منیژه): مهدی ساخته شده از چوب عود (خوشبو) که برای استراحت استفاده میشده.
"ز دیبا بیاراست مهدی به زر / به مهد اندرون نابسوده گهر" (پادشاهی کسری نوشین روان): مهدی تزئینشده با دیباج و طلا که گوهرنشان بوده.