"دنیاداری" مفهومی کلیدی در اندیشهی اسلامی و عرفانی است که به وابستگی، دلبستگی و غرق شدن در امور مادی و لذات دنیوی اشاره دارد. این مفهوم، غالباً با رویکردی منفی و هشدارآمیز به کار میرود و در مقابل آخرتگرایی، زهد، و معنویت قرار میگیرد. دنیاداری، به معنای اصیل آن، به داشتن مال و امکانات نیست، بلکه به شیوه و نوع رابطهی انسان با این امور برمیگردد؛ اینکه آیا دنیا هدف اصلی اوست یا وسیلهای برای رسیدن به اهداف والاتر.
"دنیاداری" در نامهی ۶۸ نهجالبلاغه
در نامهی ۶۸ نهجالبلاغه که امام علی (ع) به سلمان فارسی مینویسند، مفهوم "دنیاداری" به وضوح و با بیانی هشدارآمیز مطرح میشود. امام (ع) برای "صاحب الدنيا" (کسی که دنیادار است) سرنوشتی محتوم را ترسیم میکند:
«فَإِنَّ صَاحِبَهَا كُلَّمَا اطْمَأَنَّ فِيهَا إِلَى سُرُور أَشْخَصَتْهُ عَنْهُ إِلَى مَحْذُور، أَوْ إِلَى إِینَاس أَزَالَتْهُ عَنْهُ إِلَى إِیحَاش!» که دنیادار [صاحب دنیا] چون به لذت و خوشی آرام گرفت، دنیا او را به عرصه بلا و سختی فرستاد، یا هر زمان به انس با دنیا مطمئن شد او را به ترس و وحشت دچار ساخت!
تحلیل مفهوم "دنیاداری" در این بخش:
معیار دنیاداری: اطمینان و انس: امام (ع) معیار "دنیاداری" را نه صرفاً داشتن مال، بلکه اطمینان و انس یافتن به لذتها و خوشیهای دنیا میداند. این اطمینان، نشانهی دلبستگی عمیق و تکیه بر دنیایی است که ماهیت آن بیثباتی و ناپایداری است.
سرانجام محتوم دنیاداری: نتیجهی دنیاداری و اطمینان به آن، طبق کلام امام (ع)، چیزی جز مواجهه با بلا و سختی ("مَحْذُور") و دگرگونی انس به وحشت ("إِیحَاش") نیست. این بیان، هشداری صریح است که دنیاداری به جای آرامش حقیقی، تنها اضطراب و ناآرامی به ارمغان میآورد.
عبرت تاریخی: در بستر تاریخی زمان نگارش نامه (دوران پس از پیامبر (ص) و گسترش فتوحات)، این هشدار به "دنیاداران" بسیار حائز اهمیت بود؛ زیرا بسیاری از کسانی که به سمت قدرت و ثروت گرایش پیدا کرده بودند، در نهایت درگیر فتنهها و مصیبتهای بزرگ شدند.
"دنیاداری" در اشعار فیض کاشانی
فیض کاشانی نیز، با توجه به رویکرد عرفانی و اخلاقی خود، بارها به مفهوم "دنیاداری" (یا مفاهیم مرتبط با آن مانند دنیاطلبی، دنیاپرستی و...) اشاره میکند. او نیز مانند امام علی (ع)، دنیا را فریبنده و بیوفا میداند و از دلبستگی به آن برحذر میدارد. اگرچه ممکن است از کلمهی دقیق "دنیاداری" کمتر استفاده کرده باشد، اما مضمون پرهیز از دنیا و مذمت دلبستگی به آن در جای جای دیوانش هویداست:
مذمت تعلقات مادی: فیض، معیشت و "آب و نان" را در برابر حقیقت معنوی قرار میدهد و از تمرکز بر آن انتقاد میکند:
"تا چند ز آب و نان سخن خواهی گفت / خواهی خوردن بروز و شب خواهی خفت" (رباعی شماره ۷) این بیت، نوعی انتقاد از سبک زندگی "دنیادارانه" است که تنها به امور مادی و جسمی میپردازد.
دنیا به مثابهی مار یا دام: فیض نیز مانند امام علی (ع)، دنیا را موجودی فریبنده و خطرناک میداند که انسان را به دام میاندازد:
"آن که در چنبر اوست همچو فلک / مار دنیاش گرفته حلقه" (غزل شماره ۹۱۰) این تشبیه به "مار دنیا" به وضوح به خطر "دنیاداری" و گرفتار شدن در دام آن اشاره دارد.
دعوت به بینیازی و زهد: فیض راه رهایی از دنیاداری را در بینیازی از آن و توکل به خدا میداند:
"ندارم خان و مانی حسبی الله / نخواهم آب و نانی حسبی الله" (غزل شماره ۸۴۷) این زهد و بینیازی، نقطهی مقابل "دنیاداری" است و نشاندهندهی رویکرد فیض به این موضوع.
جمعبندی:
مفهوم "دنیاداری" در کلام امام علی (ع) و اشعار فیض کاشانی، بر خطر دلبستگی به دنیا و پیامدهای ناگوار آن متمرکز است. هر دو بر این باورند که اطمینان به دنیا و غرق شدن در لذات آن، سرانجامی جز ناآرامی، وحشت و جدایی از حقیقت ندارد. این مفهوم، سنگ بنای بسیاری از آموزههای اخلاقی و عرفانی در اسلام است که هدف آن، رهایی انسان از قیدهای مادی برای رسیدن به سعادت حقیقی است.