"آب رخ" در زبان فارسی کنایه از آبرو، اعتبار، حیثیّت، طراوت و زیبایی چهره است. این اصطلاح در شعر فارسی، به ویژه در شعر عرفانی و غنایی، کاربرد فراوانی دارد و فیض کاشانی نیز با درکی عمیق از معانی پنهان و آشکار آن، این ترکیب را در سرودههای خود به کار برده است.
کاربرد "آب رخ" در ابیات ذکر شده
در اشعاری که شما ارائه دادید، "آب رخ" در موارد زیر مشاهده میشود:
غزل شماره ۸۰۰:
"آبروی شمع و مه را ریخت دوش / آفتاب روی بزم آرای تو"
در این بیت، "آبرو" (که مخفف و مترادف "آب رخ" است) به معنای اعتبار و شکوه به کار رفته است. شاعر میگوید که جمال و نور روی معشوق چنان درخشان است که آبرو و اعتبار شمع و ماه را برده و آنها را بیاعتبار کرده است.
غزل شماره ۹۳۲:
"دادی بآب و رنگ بتان آبروی ما / با گلرخان چه کردی و با ما چه میکنی"
در اینجا "آبرو" به معنای اعتبار و حیثیت است. شاعر میگوید که زیبایی و دلربایی بتان (معشوقان) آبروی شاعر را از بین برده است. در واقع، شاعر چنان مجذوب زیبایی آنها شده که خود را بیاعتبار میبیند.
غزل شماره ۹۵۴:
"ای شاهد شاهدان کجایی / وی آب رخ بتان کجایی"
در این بیت، "آب رخ" به معنای زیبایی، طراوت و جلوهی بتان (معشوقان) به کار رفته است. شاعر از محبوب خود میپرسد که کجاست، ای کسی که سرچشمهی زیبایی و طراوت همهی دلبران هستی؟
غزل شماره ۹۶۱:
"خاک مرا بباد داد ز آب رخ بتان تویی"
در اینجا نیز "آب رخ" به زیبایی و دلربایی بتان اشاره دارد. شاعر میگوید که وجود او به واسطهی جذابیت و جلوهی بتان (که تجلیای از معشوق ازلی هستند) از هم پاشیده و به باد رفته است.
"در رخ دلبران تو آب در دل بیدلان تو تاب"
گرچه مستقیماً "آب رخ" نیست، اما "آب" در "رخ دلبران" به همان معنای طراوت و جلوه و زیبایی چهره به کار رفته است.
رباعی شماره ۵۴:
"ای نسخه اصل خوبی و یکتایی / سرچشمه آبروی هر زیبایی"
"آبرو" (همان "آب رخ") در این رباعی به معنای سرچشمهی اعتبار و جلوهی هر زیبایی است، و محبوب را منشأ و اصل همهی زیباییها معرفی میکند.
شوق مهدی » غزلیات » شماره ۳:
"ای فروغ شرع و دین از روی رخشان شما / آبروی طاعت از مهر محبان شما"
در اینجا "آبرو" به معنای اعتبار، شکوه و ارزشی است که طاعت و بندگی از مهر و محبت به اهل بیت (در اینجا امام زمان عج) پیدا میکند.
شوق مهدی » غزلیات » شماره ۵۰:
"هر آبروی که اندوختم ز دانش و دین / نثار خاک ره آن امام خواهم کرد"
در این بیت، "آبرو" به معنای اعتبار، حیثیت و منزلتی است که شاعر از راه کسب دانش و دین به دست آورده و قصد دارد آن را در راه امام زمان نثار کند.
شوق مهدی » غزلیات » شماره ۸۵:
"ای آبروی دور زمان بی تو سوخت فیض / پا در رکاب آر که از دست رفت کار"
"آبروی دور زمان" به معنای اعتبار و افتخار عصر و روزگار است که بدون حضور امام زمان (عج) در حال از بین رفتن است.
شوق مهدی » غزلیات » شماره ۱۳۹:
"ز خاکپای تو داد آبروی لاله و گل / چو کلک صنع رقم زد به آبی و خاکی"
در این بیت، "آبرو" به معنای طراوت، زیبایی و اعتبار لاله و گل است که از خاک پای محبوب به آنها رسیده است. این نشان میدهد که حتی زیباییهای طبیعت نیز مدیون وجود او هستند.
فیض کاشانی با به کار بردن "آب رخ" و مترادفهای آن، هم به زیبایی ظاهری و طراوت چهره اشاره میکند و هم به اعتبارات معنوی و جایگاه رفیع شخصیتهای مورد نظرش (اعم از معشوق ازلی یا ائمه اطهار). این تنوع در کاربرد، عمق معنایی به اشعار او میبخشد.