"بازار ستم" یک استعارهی قوی و پرکاربرد در ادبیات فارسی، بهویژه در شعر اعتراضی و مهدوی، است. این ترکیب، به معنای رونق و فراگیری ظلم و بیعدالتی در جامعه یا جهان است؛ وضعیتی که در آن، ستمگران آزادانه به ستم مشغولاند و کسی یا چیزی جلودار آنها نیست.
"بازار ستم": نمادی از فراگیری ظلم و بیعدالتی
واژهی "بازار" در اینجا به مفهوم مکانی برای مبادله و معامله، و به صورت کنایه، به معنای رواج و گسترش چیزی به کار رفته است. وقتی "بازار" با "ستم" ترکیب میشود، نشاندهندهی وضعیتی است که:
ظلم رایج و آشکار است: ستم مانند کالایی در بازار، علناً خرید و فروش میشود و همه جا قابل مشاهده است.
ظلم سودآور و مورد پذیرش است (از سوی ستمگران): در این "بازار"، ستمگران از ظلم خود نفع میبرند و کسی نیست که مانعشان شود، گویی که این کار برایشان منفعت دارد.
مردم تحت فشار ستم هستند: رونق "بازار ستم" به معنای اوج رنج و فشار بر مردم مظلوم است.
"شکست بازار ستم": وعدهی پایان ظلم
در مقابل "بازار ستم"، اغلب مفهوم "شکست بازار ستم" قرار میگیرد که به معنای از بین رفتن، نابودی، و اضمحلال ظلم و ستم است. این عبارت، وعدهای برای پایان دادن به بیعدالتی و برقراری عدل و داد است.
در ادبیات انتظار، بهویژه در شعر فیض کاشانی:
فیض کاشانی، مانند بسیاری از شاعران مهدوی، وضعیت جهان را در دوران غیبت، پر از جور و ستم میبیند و آرزو میکند که این "بازار" شکسته شود. این مضمون، مستقیماً با احادیث مهدوی که به پر شدن زمین از ظلم و جور پیش از ظهور امام و سپس پر شدن آن از عدل و داد پس از ظهور اشاره دارند، پیوند خورده است.
نمونه از شعر فیض کاشانی:
مهدی چو به عدل دست گیرد بازار ستم شکست گیرد (غزل شماره ۶۷)
در این بیت، فیض به وضوح بیان میکند که با قیام امام مهدی (عج) و برقراری "عدل" توسط ایشان، "بازار ستم" برچیده خواهد شد. این عبارت، مژدهای است به منتظران که دوران ظلم پایدار نیست و با ظهور منجی، بساط ستمگران برچیده خواهد شد. این استعاره ساده اما قدرتمند، تصویری روشن از تغییر و تحول جهانی را در ذهن مخاطب ایجاد میکند.