در اشعار صامت بروجردی، رابطه میان «طفلان و پدر» یکی از سوزناکترین و عاطفیترین محورهاست. این ترکیب، به طور خاص بر مظلومیت، آسیبپذیری شدید و نیاز مبرم کودکان به حضور و حمایت پدر تأکید دارد، بهویژه در بستر فاجعه کربلا که فرزندان خردسال اهل بیت (ع) در مقابل چشمان پدرانشان یا پس از شهادت آنها، متحمل رنجهای بیحد و حصر شدند. صامت با پرداختن به این پیوند، عمق مصیبت و فاجعه انسانی را به شکلی بینظیر به تصویر میکشد.
۱. تشنگی «طفلان» و ناتوانی «پدر»:
یکی از اصلیترین مضامین مرتبط با «طفلان و پدر»، عطش بیتابکننده کودکان و تلاشهای ناامیدکننده پدر برای سیراب کردن آنهاست. این صحنه، نهایت مظلومیت طفل و رنج بیحد پدر را نشان میدهد.
نمونه:
«بابا تشنگی زد شعله بر جان العطش / ای پدر جان العطش» (صامت بروجردی » کتاب نوحههای سینه زنی (به اقسام مختلفه و لحنهای متنوع و مخصوصه) » شمارهٔ ۳ - نوحه دیگر)
تحلیل: این نوحه سوزناک، از زبان یک «طفل» (مانند حضرت رقیه (س) یا علی اصغر (ع)) سروده شده است. فریاد «العطش» از سوی طفل، نهایت درد جسمی از تشنگی را بیان میکند. خطاب «بابا» و «ای پدر جان» نشاندهنده پناهجویی غریزی طفل به پدر است. این ابیات به اوج بیکسی طفل و ناتوانی پدر در آن شرایط دشوار اشاره دارد، که خود مصیبتی مضاعف برای پدر است.
۲. «طفلان» بیپدر و مصائب اسارت:
پس از شهادت پدران، «اطفال» اهل بیت (ع) در مسیر اسارت، اوج رنج و آسیبپذیری را تجربه میکنند. صامت بر رنجهای جسمی و روحی این «کودکان بیپدر» تأکید میکند.
نمونه:
«سر برهنه پا برهنه کودکان بیپدر / خار ره بر پا بدل اخگر به پیکر آفتاب» (صامت بروجردی » کتاب المراثی و المصائب » شمارهٔ ۹ - در مصیبت عاشورا)
تحلیل: این تصویرسازی دلخراش، وضعیت اسفناک «کودکان» (اطفال) را در مسیر اسارت پس از شهادت پدرانشان نشان میدهد. آنها با سر و پای برهنه، بدون هیچ محافظی، در برابر خارهای بیابان و آفتاب سوزان قرار گرفتهاند. صامت با عبارت «بیپدر»، بر بیدفاعی و آسیبپذیری این اطفال تأکید میکند و اوج ستم وارده بر آنان را به تصویر میکشد.
۳. مواجهه «طفلان» با «پدر» شهید:
لحظه مواجهه «طفلان» با پیکر بیجان و خونین «پدر»، یکی از دلخراشترین و تکاندهندهترین صحنهها در اشعار صامت است.
نمونه:
«رخ سکینه ببین گشته نیلی از سیلی / بروی نعش پدر التماس دختر کن» (صامت بروجردی » قصاید » شمارهٔ ۲۸ - در مدح عینالله الناظره امیرالمومنین(ع))
تحلیل: در اینجا، «دختر» (که خود طفلی است) با رویی نیلی از سیلی بر بالای «نعش پدر» (پیکر بیجان امام حسین (ع)) التماس و زاری میکند. این صحنه، اوج بیکسی و مظلومیت یک طفل را در برابر ستم دشمن و در غیاب پدر نشان میدهد. التماس بر «نعش پدر» بیانگر آخرین تلاش برای درددل و طلب یاری از پناهگاه از دست رفته است.
رابطه «طفلان و پدر» در اشعار صامت بروجردی، محور بیان اوج مظلومیت، آسیبپذیری و رنج مضاعفی است که بر کودکان معصومین (ع) در کربلا وارد شد. صامت با پرداختن به این پیوند عمیق، توانسته است اشعاری خلق کند که نه تنها روایتگر تاریخ هستند، بلکه به شکلی بیواسطه قلب مخاطبان را متأثر کرده و آنها را به همدردی عمیق با این خاندان و فاجعه عاشورا فرا میخوانند.