در میان انبوهی از مصیبتها و حزنانگیزترین صحنههای اشعار صامت بروجردی، ترکیبهای "جان پدر" و "ای پدر جان" همچون فریادی از عمق وجود، اوج محبت، دلبستگی و نیاز فرزند به پدر را به نمایش میگذارند. این عبارات، فراتر از یک خطاب ساده، التماس، استغاثه و بیانگر درد و رنجی است که تنها با پدر میتوان آن را در میان گذاشت. صامت با بهرهگیری از این نداهای عاطفی، فضای شعر را به شدت تأثیرگذار و ملموس میسازد. این خطابها اغلب در لحظات اوج بحران، تنهایی و شهادت به کار میروند.
"جان پدر" و "ای پدر جان"؛ ندای دلتنگی و استمداد
این ترکیبها اغلب در زمانی به کار میروند که فرزند در اوج مصیبت، تنهایی یا نیاز است و از پدر خود، چه در قید حیات باشد و چه شهید شده باشد، طلب یاری، تسکین یا حتی وداع آخر میکند.
نمونهها:
"بابا تشنگی زد شعله بر جان العطش / ای پدر جان العطش" (صامت بروجردی » کتاب نوحههای سینه زنی (به اقسام مختلفه و لحنهای متنوع و مخصوصه) » شمارهٔ ۳ - نوحه دیگر)
این ندای سوزناک، که به احتمال بسیار زیاد از زبان حضرت رقیه (س) یا حضرت علی اصغر (ع) است، نهایت استغاثه یک کودک تشنه به پدرش را نشان میدهد. در اوج تشنگی و مظلومیت، تکرار "ای پدر جان العطش"، بیانگر عمق نیاز به حضور پدر و فریاد از بیقراری است. اینجا "جان پدر" نه تنها یک خطاب محبتآمیز است، بلکه التماسی برای نجات از رنج تشنگی و طلب کمک در لحظات آخر زندگی است.
"به رضا گوید آیا نور دو چشمان پدر / بسرم کن تو گذر / که به راه تو بود موسم مردن نظرم" (صامت بروجردی » کتاب نوحههای سینه زنی (به اقسام مختلفه و لحنهای متنوع و مخصوصه) » شمارهٔ ۲۸ - و برای او)
این بیت، که احتمالا از زبان امام موسی کاظم (ع) در لحظات آخر عمرشان خطاب به فرزندشان امام رضا (ع) است، نشاندهنده حسرت پدر برای دیدار فرزند خود است. عبارت "نور دو چشمان پدر" محبت و دلبستگی عمیق را بیان میکند و درخواست "بسرم کن تو گذر" التماسی است برای آخرین وداع. این "پدر" در اینجا خود در آستانه مرگ است و با این خطاب، غم فراق فرزند را ابراز میکند.
"مرو ای تاج سر من سوی میدان ز بر من / شه والا گهر من / یادگار پدر و مادر و جد من محزون" (صامت بروجردی » کتاب نوحههای سینه زنی (به اقسام مختلفه و لحنهای متنوع و مخصوصه) » شمارهٔ ۱۲ - و برای او)
در اینجا نیز اگرچه مستقیماً ترکیب "جان پدر" نیامده، اما "ای تاج سر من" و "یادگار پدر" در کنار هم، نهایت محبت و تکیه فرزند به پدر را نشان میدهد. این ندا، التماسی است برای نرفتن به میدان نبرد، که از دلتنگی و نگرانی عمیق ناشی میشود.
"ای پدر" و "کای پدر"؛ خطاب مستقیم در اوج استیصال
گاهی صامت با خطاب مستقیمتر "ای پدر" یا "کای پدر"، شرایط را برای درددل و بیان عمق مصیبت آماده میکند.
نمونهها:
"گفتمش ای باب پناه تو خدا باد ز ضعف و پدرم باز بفرمود که بر خیز و کسائی که یمانی است بیاور ز بر ای من و او را ز سر مهر بپوشان به ..." (صامت بروجردی » افتتاح ریاض الشهاده (دیوان صامت) » شمارهٔ ۱ - بحر طویل)
در این بیت، فرزند در اوج ضعف، با خطاب "ای باب" (ای پدر) از او طلب پناه میکند. این نشان میدهد که پدر، حتی در وضعیت ضعف جسمانی فرزند، همچنان تکیهگاه روحی اوست و فرزند مشکلاتش را با او در میان میگذارد.
"زینب طلب کرد از نجف باب غمینش را / گفت ای پدر بین شمر شوم و ظلم و کینش را" (صامت بروجردی » کتاب نوحههای سینه زنی (به اقسام مختلفه و لحنهای متنوع و مخصوصه) » شمارهٔ ۶ - و برای او همچنین)
این نوحه از زبان حضرت زینب (س) است که پدرش، امام علی (ع)، را از نجف فرامیخواند و او را با خطاب "ای پدر" به دیدن ظلم شمر دعوت میکند. این فریاد، التماس و گواهی گرفتن از پدر، بیانگر اوج استیصال و بیکسی است.
"بر رخ بابش تبسم کرد و گفت / با زبان حال آن با غصه جفت / کای پدر آیا شدی ز اصغر رضا / جان شیرین در رهت کردم فدا" (صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۲۸ - حکایت سلطان سنجر سلجوقی)
این بیت که تلمیحی به شهادت حضرت علی اصغر (ع) دارد، نشان میدهد که حتی در لحظه شهادت، فرزند (در اینجا اصغر) با خطاب "کای پدر" از پدرش رضایت میطلبد. این التماس، اوج فداکاری و ادب فرزندی را به تصویر میکشد.
به طور خلاصه، ترکیبات "جان پدر" و "ای پدر جان" (و مترادفهای آنها) در اشعار صامت بروجردی، ابزارهایی نیرومند برای بیان عشق، دلتنگی، استغاثه و عمق درد فرزندان در مواجهه با مصیبتهای بزرگ هستند. این خطابها، شعر را از حالت صرفاً توصیفی خارج کرده و به یک گفتوگوی حسی و عاطفی تبدیل میکنند که قلب شنونده را عمیقاً تحت تأثیر قرار میدهد.