در اشعار صامت بروجردی، واژه "پدر" در ترکیبات متنوعی به کار رفته است که هر یک بار معنایی خاصی را حمل میکنند و به غنای مفهوم و عمق عاطفی اشعار میافزایند. این ترکیبات اغلب در بستر مصائب اهل بیت (ع) و وقایع کربلا نمود مییابند. در ادامه به برخی از این ترکیبات و نمونههای آنها اشاره میکنیم:
۱. بیپدر (و بی پدری):
این ترکیب به معنای فقدان پدر و وضعیت یتیمی است و اغلب برای بیان مظلومیت و تنهایی فرزندان، بهویژه پس از شهادت پدرانشان، به کار رفته است.
نمونهها:
"نبود پس به حسن درد داغ بیپدری" (صامت بروجردی » قصاید » شمارهٔ ۱۲)
"بر کودکان بیپدرش مادری کند" (صامت بروجردی » قصاید » شمارهٔ ۱۴)
"سر برهنه پا برهنه کودکان بیپدر" (صامت بروجردی » کتاب المراثی و المصائب » شمارهٔ ۹)
"آسمان گفتا تقی از جور مامون بیپدر شد" (صامت بروجردی » اشعار مصیبت » شمارهٔ ۳۰)
۲. سر پدر (بر سر پدر):
این ترکیب اغلب به معنای حضور فرزند بر بالین یا پیکر پدر، بهویژه پس از شهادت، برای ابراز اندوه و سوگواری است.
نمونهها:
"چو چشم وی به تن بیسر پدر افتاد" (صامت بروجردی » قصاید » شمارهٔ ۸)
"پی تفحص حال پدر حسین و حسن / چو بر سر پدر خویش رهسپار شدند" (صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۲۴)
"رخ سکینه ببین گشته نیلی از سیلی / بروی نعش پدر التماس دختر کن" (صامت بروجردی » قصاید » شمارهٔ ۲۸)
"که سکینه به سر قبر پدر میآید" (صامت بروجردی » کتاب المراثی و المصائب » شمارهٔ ۴۴)
۳. داغ پدر:
این ترکیب به معنای غم و اندوه شدید ناشی از فقدان پدر است و عمق مصیبت را بیان میکند.
نمونهها:
"بند بندم سوخت از داغ پدر" (صامت بروجردی » کتاب المراثی و المصائب » شمارهٔ ۶۵)
"آسمان مرا به جگر داغ / از غم مرگ رسول و جد کبارت / رفت ز دستم برادر و پدر من" (صامت بروجردی » کتاب المراثی و المصائب » شمارهٔ ۷۳)
۴. جان پدر / ای پدر جان:
این ترکیب به عنوان یک ندای عاطفی و التماسآمیز از سوی فرزند به پدر به کار میرود که نشاندهنده عمق محبت و نیاز فرزند به پدر است، بهویژه در اوج مصیبت.
نمونهها:
"بابا تشنگی زد شعله بر جان العطش / ای پدر جان العطش" (صامت بروجردی » کتاب نوحههای سینه زنی (به اقسام مختلفه و لحنهای متنوع و مخصوصه) » شمارهٔ ۳)
"مرو ای تاج سر من سوی میدان ز بر من / شه والا گهر من / یادگار پدر و مادر و جد من محزون" (صامت بروجردی » کتاب نوحههای سینه زنی (به اقسام مختلفه و لحنهای متنوع و مخصوصه) » شمارهٔ ۱۲)
۵. نزد پدر / پیش پدر:
این ترکیب به معنای حضور در محضر پدر یا ارائه چیزی به اوست.
نمونهها:
"غرور یوسف نزد پدر زیاده نشد" (صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۱)
"شد روان پیش پدر از کارزار" (صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۲۵)
"سوی یثرب بر جناب پدر" (صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۲۳)
"یوسف صدیق ار نزد پدر" (صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۹)
۶. میراث پدر / ارث پدر:
این ترکیب به معنای داراییها، ویژگیها یا مقامات معنوی و مادی است که از پدر به فرزند میرسد.
نمونهها:
"چنان کامد ولایت از پدر میراث خوارانش" (صامت بروجردی » قصاید » شمارهٔ ۲۵)
"آدم که به غم دچار شد دانستم / میراث پدر نصیب فرزند شود" (صامت بروجردی » کتاب المواد و التاریخ » شمارهٔ ۱۱)
"چند بدر زر ز میراث پدر بر من رسده" (صامت بروجردی » اشعار مصیبت » شمارهٔ ۲۸)
۷. راه پدر / در رهت (راهت):
این ترکیب به معنای پیروی از مسیر، عقاید یا آرمانهای پدر، اغلب در زمینه فداکاری و شهادت است.
نمونهها:
"شوم به راه پدر ز خون خود سرخرو" (صامت بروجردی » اشعار مصیبت » شمارهٔ ۱۱)
"جان شیرین در رهت کردم فدا" (صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۲۸)
"در راه پدر داد سر و سرور دین شد" (صامت بروجردی » کتاب نوحههای سینه زنی (به اقسام مختلفه و لحنهای متنوع و مخصوصه) » شمارهٔ ۳۰)
۸. زمان پدر / ایام پدر:
این ترکیب به معنای دوران زندگی یا حکومت پدر است.
نمونهها:
"یاد ایام پدر میکرد میزد در جهان" (صامت بروجردی » کتاب المراثی و المصائب » شمارهٔ ۳۷)
این ترکیبات نشان میدهند که صامت بروجردی چگونه با استفاده از واژه "پدر" و قرار دادن آن در کنار واژگان دیگر، طیف وسیعی از احساسات و مفاهیم را در اشعار خود، بهویژه در زمینه مصائب اهل بیت (ع)، خلق کرده است.