پس از آنکه محتشم در بند هشتم به ابعاد کیهانی ماتم حسینی اشاره کرد و عجز خود را بیان داشت، در بند نهم، دوباره به تکرار مصائب و بیقراری ناشی از آن میپردازد. این بند، بر ادامه درد و تأثیر پایدار واقعه عاشورا بر دلها و جهان تأکید دارد و مظلومیت امام (ع) را از زوایای دیگری بازگو میکند.
ابیات بند نهم:
این کربلا و این همه شور و شین شد کز رنج عاشقان فلک را دل غمین شد این کشته فتاده به هامون حسین ماست وین تشنه لب که گشته ز خون در گلوی او پرورده کنار رسول خدا حسین آن ماهتاب روی حسینست و آفتاب در آفتاب روی حسینست و مشرقین نور دو دیده تو رسول خدا حسین
باز این چه شورش است که در خلق عالم است باز این چه رستخیز غم است که در محرم است
تفسیر و تحلیل:
"این کربلا و این همه شور و شین شد / کز رنج عاشقان فلک را دل غمین شد":
"شور و شین": به معنای شور و غوغا، همراه با گریه و زاری. شاعر یادآوری میکند که کربلا، تنها نام یک سرزمین نیست، بلکه خود نمادی از این شور و اندوه عظیم است که در آنجا رخ داد.
"کز رنج عاشقان فلک را دل غمین شد": این بیت نشان میدهد که غم و رنج عاشقان امام حسین (ع) آنقدر عمیق است که حتی دل آسمان (فلک) را نیز غمگین کرده است. این تعبیر، وسعت تأثیر عاطفی واقعه را از انسانها فراتر میبرد و به هستی گسترش میدهد.
"این کشته فتاده به هامون حسین ماست / وین تشنه لب که گشته ز خون در گلوی او":
تکرار مظلومیت: محتشم دوباره به تصویر پیکر رها شده در بیابان ("هامون") و تشنگی ("تشنه لب") امام (ع) بازمیگردد. این تکرار، نشان از عمق این دردها دارد و نمیتوان از آنها به سادگی عبور کرد.
"حسین ماست": برخلاف بندهای قبلی که "حسین توست" را به کار میبرد (خطاب به پیامبر (ص) یا حضرت زهرا (س))، در اینجا از "حسین ماست" استفاده میکند. این تغییر، حس تعلق و نزدیکی مخاطب با امام (ع) را تقویت میکند. این "ما" میتواند مردم شیعه یا حتی تمام حقطلبان تاریخ باشد که امام حسین (ع) را از خود میدانند.
"گشته ز خون در گلوی او": این تصویر بسیار دلخراش و حسی است و میتواند به چند معنا باشد:
خشکی و تشنگی مفرط: گلوی امام (ع) آنقدر خشک بود که گویی خون در آن خشکیده یا رگهایش از عطش برآمدهاند.
جراحات گلو: اشاره به جراحات وارد بر گلوی امام (ع) که موجب خونریزی شدید در آن ناحیه شده است.
"پرورده کنار رسول خدا حسین": این مصرع دوباره بر نسب و تربیت والای امام حسین (ع) تأکید میکند. با وجود آن همه مصیبت و بیحرمتی، ایشان همچنان فرزند و پرورده پیامبر اکرم (ص) هستند. این تضاد بین مقام و مصیبت، بر عمق فاجعه میافزاید.
"آن ماهتاب روی حسینست و آفتاب / در آفتاب روی حسینست و مشرقین / نور دو دیده تو رسول خدا حسین":
این ابیات، بیانگر عظمت و نورانیت امام حسین (ع) است، حتی در اوج مصائب.
"ماهتاب روی حسینست و آفتاب": چهره امام حسین (ع) به ماهتاب و آفتاب تشبیه شده است، که نماد نور، زیبایی، و هدایت هستند.
"در آفتاب روی حسینست و مشرقین": گویی نور خورشید و روشنایی مشرقین (کل عالم) از چهره امام (ع) ساطع میشود. این تصاویر، به جایگاه معنوی و روشنگری امام (ع) اشاره دارد.
"نور دو دیده تو رسول خدا حسین": باز هم تأکید بر جایگاه امام (ع) به عنوان نور چشمان پیامبر اکرم (ص)، که اوج محبت و تعلق را نشان میدهد.
اهمیت و جایگاه بند نهم:
بند نهم، با تکرار مضامین کلیدی (مظلومیت، تشنگی، نسب پاک) و افزودن حس تعلق "ما" به امام حسین (ع)، عمق عاطفی شعر را حفظ میکند. توصیفات حسی از جراحات و تضاد میان مقام نورانی امام (ع) و مصائب جسمانی ایشان، این بند را به یکی از بخشهای مؤثر در برانگیختن شور و حزن عاشورایی تبدیل میسازد. این بند، نشان میدهد که درد عاشورا، هرگز کهنه نمیشود و همواره تکرار میشود.