پس از فریاد جانسوز "هذا حسین" در بند دوم که اوج عاطفه و درد را به تصویر کشید، محتشم کاشانی در بند سوم، صحنه را به سمت مدینه و محضر رسول اکرم (ص) میبرد. این بند، با خطاب به پیامبر (ص)، مظلومیت امام حسین (ع) را در پیوند با جایگاه نبوی ایشان برجسته میکند.
ابیات بند سوم:
رو در مدینه کرد که یا ایهاالرسول این کشته فتاده به هامون حسین توست وین صید دست و پا زده در خون حسین توست این نخل تر کز آتش جانسوز تشنگی دود از زمین رسانده به گردون حسین توست بر پیکر شریف امام زمان فتاد کز زخمهای بیحدش از هر نظر فزود
باز این چه شورش است که در خلق عالم است باز این چه رستخیز غم است که در محرم است
تفسیر و تحلیل:
"رو در مدینه کرد که یا ایهاالرسول":
"رو در مدینه کرد": این تعبیر نشاندهنده حسرت، دلتنگی و پناه بردن به محضر رسول خدا (ص) است. این عمل، هم میتواند اشاره به حضرت زینب (س) باشد که در اوج مصیبت رو به مدینه کرده و شکوه میکردند، و هم میتواند رویکرد خود شاعر باشد که در مقام بیان، این خطاب را مطرح میکند. این حرکت جغرافیایی (از کربلا به مدینه)، بعد معنوی و تاریخی فاجعه را گستردهتر میکند.
"یا ایهاالرسول": خطاب مستقیم به پیامبر اکرم (ص)، قداست و جایگاه ویژه امام حسین (ع) را برجسته میکند. این فاجعه نه تنها برای خاندان پیامبر، بلکه برای خود پیامبر (ص) نیز مصیبتی بزرگ است.
"این کشته فتاده به هامون حسین توست / وین صید دست و پا زده در خون حسین توست":
تکرار جمله "حسین توست" در این بند و بندهای بعدی، بار عاطفی و سوزناکی بینظیری ایجاد میکند. این تکرار، هم یادآور نسبت نزدیک امام (ع) با پیامبر (ص) است و هم تلنگری به وجدان شنونده که چگونه "فرزند پیامبر" با این وضعیت مواجه شده است.
"کشته فتاده به هامون": تصویری از پیکر رها شده در بیابان، نمادی از بیکسی و غربت.
"صید دست و پا زده در خون": این تشبیه امام (ع) به "صید"، اوج مظلومیت و بیدفاعی را در برابر ظلم مهاجمان نشان میدهد. "دست و پا زدن در خون" نیز، تصویر بسیار زندهای از لحظات پایانی عمر امام (ع) و جراحات عمیق ایشان است.
"این نخل تر کز آتش جانسوز تشنگی / دود از زمین رسانده به گردون حسین توست":
"نخل تر": استعارهای زیبا از قامت بلند، سرسبزی و طراوت جوانی امام حسین (ع). این قامت که باید سرشار از زندگی باشد، اکنون "تر" (تر و تازه) است اما از تشنگی "خشک" شده و رنج میکشد.
"آتش جانسوز تشنگی": محتشم بارها به عطش امام (ع) اشاره میکند. اینجا تشنگی را به آتشی تشبیه میکند که نه تنها جسم، بلکه جان را میسوزاند.
"دود از زمین رسانده به گردون": این تصویر حسی و اغراقآمیز، نشاندهنده شدت عطش و حرارت درونی امام (ع) است. گویی از شدت خشکی و سوزش، دود از زمین کربلا برخاسته و به آسمان رسیده است. این بیان، عمق درد تشنگی را به مخاطب منتقل میکند.
"بر پیکر شریف امام زمان فتاد / کز زخمهای بیحدش از هر نظر فزود":
"امام زمان": محتشم در اینجا از امام حسین (ع) به عنوان "امام زمان" خود یاد میکند، که نشاندهنده اعتقاد به امامت و جایگاه معنوی ایشان است.
"پیکر شریف": تأکید بر قداست بدن مبارک امام (ع)، حتی در اوج مصائب.
"زخمهای بیحدش از هر نظر فزود": این عبارت، کثرت و عمق جراحات بر بدن امام (ع) را بیان میکند و نشان میدهد که پیکر ایشان از هر نظر، مملو از زخم بوده است.
اهمیت و جایگاه بند سوم:
بند سوم، با تمرکز بر غربت و مظلومیت امام حسین (ع) در برابر جد بزرگوارشان پیامبر اکرم (ص)، به عمق احساسات مخاطب میافزاید. این بند، جایگاه رفیع امام (ع) و نسب ایشان را در کنار شدت مصائب بیان میکند و تقابلی دردناک میان مقام والا و وضعیت فاجعهبار شهید را به تصویر میکشد. تکرار "حسین توست"، به مثابه ندایی ابدی، فریاد مظلومیت امام (ع) را در گوش تاریخ طنینانداز میکند.