مظهرالعجایب عطار نیشابوری، همچون دیگر آثارش، آینهای است که در آن، مفاهیم عرفانی، دینی و تاریخی با هم آمیخته میشوند. در این کتاب نیز عطار به کرات به امام حسین (ع) اشاره کرده و ابعاد گوناگون شخصیت و جایگاه او را از منظر عرفانی و ولایی برجسته میسازد. در ادامه به بررسی ابیاتی که حسین (ع) در آنها مورد توجه قرار گرفته است، میپردازیم.
۱. در نعت اولاد مرتضی (ع): اصحاب حسینی و نور اولین و آخرین
عطار در نعت اولاد حضرت علی (ع) میفرماید:
همچو اصحاب حسینی جوش کن
ملک چبود جمله عالم ز آن اوست ...
زین دو مظهر ای پسر گر حاضری
وز حسین از اولین و آخرین
از حسن میپرس سر اولین ...
در این ابیات، عطار از خواننده میخواهد که "همچو اصحاب حسینی جوش" کند. این "جوش" نشاندهنده شور، غیرت و آمادگی برای فداکاری در راه حق است، صفاتی که در یاران امام حسین (ع) به اوج خود رسید. این دعوت، اشارهای به الگوبرداری از روحیه جهادی و ولایتمداری اصحاب عاشورا است.
همچنین، عطار امام حسین (ع) را محور و منبع "اولین و آخرین" اسرار و حقایق میداند. این عبارت، نشاندهنده جایگاه محوری و همیشگی او در سلسله ولایت و معرفت الهی است؛ گویی تمام حقایق از ازل تا ابد در وجود او تجلی یافته است. او حتی "سر اولین" را که باید از حسن (ع) پرسید، به نوعی با حسین (ع) مرتبط میداند، که نشاندهنده پیوستگی و وحدت این دو امام است.
۲. اشاره به حدیث غدیرخم: اسرارخوان مرتضی
عطار در بخش اشاره به حدیث غدیر خم میگوید:
حق تعالی گفت درخم غدیر
مرتضی را بد حسین اسرار خوان
مرتضی را بود سلمان تکیه گاه ...
این بیت بسیار مهم است، چرا که جایگاه امام حسین (ع) را در کنار امام علی (ع) برجسته میکند. عطار امام حسین (ع) را "اسرارخوان مرتضی" مینامد. این تعبیر به معنای محرم اسرار و آگاه به باطن علی (ع) است. در عرفان، اسرار به حقایق باطنی و غیبی اشاره دارد که تنها به اولیای خاص الهی افشا میشود. این عبارت نشان میدهد که عطار، حسین (ع) را از نزدیکترین و مورد اعتمادترین افراد علی (ع) میدانسته که از عمیقترین اسرار ولایت و حقیقت آگاه بوده است.
۳. نقل شهادت درویشی: منصور حسینی
در حکایت پیرمرد سالک و نقل شهادت درویشی، عطار میآورد:
گفت با من یک حدیث از حال خود
همچومنصور حسین او شاه برد
در کمال حکمت او آگاه بود ...
اینجا عطار، درویش شهید را به "منصور حسین" تشبیه میکند. این تعبیر، دو نکته مهم را در بر دارد:
تشبیه به منصور حلاج: منصور حلاج عارف مشهور و شهید راه عشق است که به دلیل سخنان وحدتوجودیش به دار آویخته شد. این تشبیه نشاندهنده فداکاری و شهادت در راه حقیقت است.
"منصور حسین": این ترکیب میتواند به این معنا باشد که آن درویش، در مسیری گام نهاده که حسین (ع) در آن قدم گذاشت و به سرانجام او (شهادت در راه حق) رسید. یا اینکه مانند حسین (ع) در اوج آگاهی و حکمت، جان خود را در راه "شاه" (حقیقت الهی) فدا کرد.
۴. در وصف اولیا و طریق آنان: نور حسینی و راز یوسف بن حسین
عطار در ابیاتی دیگر، حسین (ع) را با دیگر اولیا و عارفان پیوند میدهد:
ور شوی چون احمد حواری ولی
چون حسین نوری آیی در خروش
گر تو چون خراز باشی سر پوش ...
باشی و عبدالله حیری روان
گر چو یوسف بن حسین راز دان
کین دوشه کردند عالم را وداع ...
در این بخش، عطار "نور حسینی" را عامل "خروش" درونی (شور و هیجان عارفانه) میداند. کسی که این نور را دریافت کند، شوریده و مشتاق حق میشود. همچنین، از "یوسف بن حسین" نام میبرد و او را "راز دان" معرفی میکند. این اشاره به فرزند امام حسین (ع) است که او نیز همچون پدر، از رازداران و عارفان بوده است. عطار این بزرگان را کسانی میداند که "عالم را وداع" کردهاند، یعنی از تعلقات دنیوی رها شده و به حقیقت پیوستهاند.
۵. نقل سخنی از شیخ عبدالله خفیف: تقسیم حقایق و جام معنی
در نقل قولی از شیخ عبدالله خفیف، تصویری نمادین از حسین (ع) و حسن (ع) ارائه میشود:
در میان هر یکی ز آن نیمه ها
نیمه دیگر حسین آمد ربود
نیمه آن را حسن برداشت زود ...
پیش سید آمد و برپا ستاد
پس حسین آن تحفه پیش شه نهاد
رو تو جام ازمعنی ما نوش کن ...
تو ندانستی که تو خود چیستی
پس حسین آن سیب بستد از امام
وین همه در پرده پود و تار چیست ...
این بخش، تصویری بسیار نمادین و عرفانی از نقش امام حسن (ع) و امام حسین (ع) در تقسیم و ارائه حقایق الهی است. این "نیمهها" یا "تحفهها" میتواند اشاره به معارف و اسرار الهی باشد که هر یک از این دو امام، بخشی از آن را برمیدارند و عرضه میکنند. وقتی حسین (ع) "جام از معنی" را برای نوشیدن عرضه میکند، به وضوح نقش او را به عنوان واسطه فیض و حقیقت نشان میدهد؛ جامی که سالکان باید از آن بنوشند تا به معرفت برسند. "سیب" نیز میتواند نمادی از معرفت یا کمال باشد که حسین (ع) آن را از امام (احتمالاً امام علی یا پیامبر) دریافت میکند.
۶. حدیث ابوذر: ولایت از حسین (ع) آمد علن
در حدیثی که عطار از ابوذر نقل میکند، میخوانیم:
خود شجاعت بر محمد داده بود
پس ولایت از حسین آمد علن
پس سخاوت گشت حق آن حسن ...
این بیت بسیار صایح و روشن بیان میکند که "ولایت از حسین آمد علن". این جمله، جایگاه امام حسین (ع) را در ظهور و آشکار شدن مفهوم ولایت الهی (امامت) برجسته میکند. این ولایت، نه فقط یک منصب، بلکه جلوهای از قدرت و راهبری الهی است که به واسطه حسین (ع) به آشکارگی رسیده است، به خصوص با شهادت او که نماد اوج ولایتپذیری و دفاع از حق بود.
۷. حسینی مذهب: دو عید معرفت
در جایی دیگر، عطار از زبان شخصیتی میگوید:
جوهر معنی من دارد ظهور
گفت حسینی مذهبم دارم دو عید
زین عباد است در جانم چو نور ...
این بیت، اشارهای زیبا به کسانی است که "حسینی مذهب" هستند. داشتن "دو عید" میتواند به عید قربان (نماد فداکاری) و عید غدیر (نماد ولایت) یا دو شادی درونی اشاره داشته باشد که از پیروی راه حسین (ع) حاصل میشود. این نشان میدهد که مذهب حسینی، نه تنها غم و اندوه، بلکه شادی و نورانیت نیز به ارمغان میآورد، از آن رو که راه حقیقت و معرفت است.
۸. رشته ولایت: علی، حسن، آنگه حسین
عطار در تبیین رشته هدایت و ولایت میگوید:
رشته ما دان علی آن نور عین
رشته ما دان حسن آنگه حسین
رشته ما با ولی در بند شد ...
اینجا، عطار سلسله ولایت را به "رشته"ای تشبیه میکند که امام علی (ع)، امام حسن (ع) و امام حسین (ع) حلقههای اصلی آن را تشکیل میدهند. این بیان، بر پیوستگی و ناگسستنی بودن امامت و ولایت این سه بزرگوار تأکید دارد و نشان میدهد که راه حق و هدایت، از طریق این سلسله ادامه مییابد.
۹. شه شجاع و یوسف و ابن حسین: میر و ملاذ
در شرح احوال خود و خواب دیدن حضرت علی (ع)، عطار میگوید:
یافتند از نور مهرش زیب و زین
شه شجاع و یوسف و ابن حسین
جمله را بوده است او میر و ملاذ ...
در اینجا، "ابن حسین" (فرزند حسین) در کنار "شه شجاع" (امام علی) و یوسف (ع) قرار گرفته و همه از نور مهر علی (ع) بهرهمند شدهاند. این نشاندهنده جایگاه رفیع فرزندان امام حسین (ع) و اتصال آنها به سرچشمه ولایت است.
جمعبندی
در مظهرالعجایب، عطار تصویری بسیار غنی و چندوجهی از امام حسین (ع) ارائه میدهد. او نه تنها حسین (ع) را به عنوان نماد شور و فداکاری، محرم اسرار الهی و ولیّ آشکار الهی معرفی میکند، بلکه او را در سلسله پیوسته ولایت و معرفت میبیند که تا فرزندانش نیز ادامه مییابد. حسین (ع) در این اثر، راهبر به سوی حقیقت و معرفت، و منبع جامی از "معنی" برای سالکان است. تأکید بر "حسینی مذهب" بودن نیز نشاندهنده آن است که راه و مکتب امام حسین (ع)، خود راهی برای رسیدن به نور و حقیقت است.