در شاهنامه فردوسی، غارت اغلب به عنوان یک تاکتیک جنگی و عملی تخریبی توسط نیروهای مهاجم به کار میرود. این نوع غارت، با هدف تضعیف دشمن، چپاول منابع، ایجاد وحشت و در نهایت، تسهیل پیروزی یا گسترش قلمرو صورت میگیرد. ابیات ارائهشده بهخوبی این وجه از "غارت" را به تصویر میکشند.
ویژگیهای غارت توسط مهاجمان
هدفگذاری بر منابع و ثروت:
"بسی غارت و بردن خواسته / پراگندن گنج آراسته" (داستان سیاوش، بخش ۹): این بیت بهصراحت به هدف اصلی مهاجمان از غارت اشاره دارد: "بردن خواسته" (مال و اموال) و "پراگندن گنج آراسته" (بههم ریختن و تصاحب گنجینهها). این نشان میدهد که مهاجمان به دنبال کسب ثروت و منابع از سرزمینهای فتحشده یا مورد حمله قرار گرفته هستند.
ایجاد آشوب و ویرانی در قلمرو دشمن:
"بگویش که آمد به مازندران / بغارت از ایران سپاهی گران / جهانجوی کاووس شان پیش رو" (پادشاهی کیکاووس و رفتن او به مازندران، بخش ۳): در این مورد، سپاه ایران به فرماندهی کیکاووس به مازندران حمله میکند و هدف از این حمله، "غارت" است. این غارت به معنای تخریب، چپاول و ایجاد ناامنی در سرزمین دشمن است تا مقاومت آنها را درهم بشکند و راه را برای پیروزی نهایی هموار کند. این غارت نه تنها دزدی، بلکه ابزاری برای جنگ و پیروزی است.
به هم زدن آرامش و امنیت محلی:
"به غارت بران مرز آباد بوم / به رزم اندرون مرزبان کشته شد" (پادشاهی همای چهرزاد، بخش ۳): این بیت وقوع یک حمله خارجی توسط "سپاهی ز روم" را توصیف میکند که هدفش "غارت" است. نتیجه این حمله، کشته شدن مرزبان و از بین رفتن امنیت در یک "مرز آباد بوم" (سرزمین آباد) است. این نشان میدهد که غارت توسط مهاجمان مستقیماً منجر به ناامنی، قتل و ویرانی میشود.
تخریب گسترده و بیرحمانه:
"ز بس کشتن و غارت و تاختن / زمین را به آب اندر انداختن" (پادشاهی کسری نوشین روان، بخش ۱ - آغاز داستان، مربوط به بلوجیان): این عبارت تصویری وحشتناک از پیامدهای حمله بلوجیان ارائه میدهد. "غارت و کشتن و تاختن" در کنار "زمین را به آب اندر انداختن" (بهمعنای ویرانی کامل یا غرق کردن سرزمین) نشان میدهد که این غارت، تخریب سیستماتیک و بیرحمانه است که هدفش از بین بردن هرگونه حیات و نظم است.
تهدید و اخاذی:
"که بنشین ازین غارت و تاختن / ز هرگونه باید برانداختن" (پادشاهی بهرام گور، بخش ۲۰): این بیت در چارچوب مذاکرات یا پیامرسانی به خاقان چین مطرح میشود که از او خواسته میشود دست از "غارت و تاختن" بردارد. این نشان میدهد که غارت، ابزاری برای فشار آوردن بر دیگران و تحمیل اراده است و میتواند به عنوان تهدیدی برای وادار کردن طرف مقابل به ترک اعمال خصمانه استفاده شود.
نتیجهگیری
در شاهنامه، "غارت به عنوان حمله مهاجمان" نه تنها یک عمل شرورانه، بلکه یک استراتژی جنگی برای از پای درآوردن دشمن و تسلط بر سرزمین و منابع اوست. این نوع غارت همواره با خشونت شدید، کشتار، تخریب و ایجاد ناامنی همراه است. فردوسی با ترسیم این صحنهها، پیامدهای ویرانگر تهاجمات نظامی را به وضوح نشان میدهد و بر لزوم دفاع در برابر چنین حملاتی تأکید میکند. این کاربرد "غارت" در شاهنامه، بر جنبههای تهاجمی و مخرب آن در روابط بینالملل و نبردهای تاریخی نور میافکند.