با بررسی دقیقتر ابیات ارائه شده از "جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب" در شاهنامه فردوسی، یک مفهوم دیگر که تکرار شده و بر ابعاد سهمگین و فاجعهآمیز نبرد تأکید میکند، "گرد" است.
تأکید بر مفهوم "گرد"
واژه "گرد" در این ابیات، بیش از آنکه صرفاً به معنای خاک و غبار باشد، نمادی از هیاهو، آشفتگی، خشونت و گاه پنهانسازی است که در صحنههای نبرد اتفاق میافتد:
۱. "گرد" به مثابه نماد هیاهو و شدت نبرد
نبردهای بزرگ با تاخت و تاز اسبان و درگیری مبارزان، همواره با بلند شدن گرد و غبار همراه است. این "گرد" نشاندهنده شدت حرکت و درگیری است:
- "چو برخاست گرد از چپ و دست راست" (بخش ۸): این عبارت به وضوح نشان میدهد که "گرد" از هر دو سمت سپاهیان بلند شده و به معنای درگیری گسترده و همه جانبه است.
- "برآریم گرد از سر لشکرش" (بخش ۱۱): اینجا "گرد" بلند کردن به معنای ایجاد آشوب، حمله و درهم شکستن سپاه دشمن است.
۲. "گرد" به مثابه نماد پوشاننده و تیره کننده
"گرد" در میدان نبرد میتواند دید را مختل کرده و فضای نبرد را تیره و مبهم سازد. این مفهوم به مبهم بودن فضای جنگ و دشواری دید در آن اشاره دارد:
- "گرد از چپ و دست راست" (بخش ۸) و "زمین پر ز خون آسمان پر ز گرد" (بخش ۸): این ابیات تصویری از میدانی آشفته ارائه میدهند که در آن خون و گرد همزمان فضا را پوشاندهاند.
- "به سر بر ز گرد سیاه ابر بست" (بخش ۱۱): این بیت نشان میدهد که حجم "گرد" آنقدر زیاد است که گویی ابری سیاه بر فراز میدان نبرد بسته شده است. این تصویر به ابعاد وسیع و هولناک نبرد اشاره دارد که حتی آسمان را نیز تحت تأثیر قرار میدهد.
۳. "گرد" به مثابه محصول ویرانی و آشفتگی
"گرد" نتیجه طبیعی خشونت، حرکت و ویرانی است. تکرار آن، به خواننده یادآوری میکند که جنگ، محیط را آشفته و غبارآلود میکند و نمادی از آشوب و بی نظمی ناشی از نبرد است.
در مجموع، تکرار واژه "گرد" در این بخشها، به فضاسازی بصری و حسّی نبرد کمک شایانی میکند. این واژه نه تنها بر شدت و گستردگی درگیریها تأکید دارد، بلکه بر آشفتگی و تیره شدن فضای جنگ نیز دلالت میکند و به خواننده کمک میکند تا خود را در دل هیاهوی میدان نبرد احساس کند.