دستهبندی ابیات عطار نیشابوری با محوریت واژه "اختر": معنای جزء از یک کل، یا نمادی از کثرت و جهان ماد
در این دسته از ابیات عطار نیشابوری، واژه "اختر" به صورت نمادین برای اشاره به جزء کوچکی از یک کل بزرگتر (مانند جهان هستی یا وجود انسان) یا به عنوان نمادی از کثرت و جنبههای مادی جهان به کار رفته است. در این موارد، "اختر" لزوماً به درخشش یا تقدیر اشاره مستقیم ندارد، بلکه بیشتر در قالب یک عنصر تشکیلدهنده یا یک جزء از منظومه کلی هستی دیده میشود.
۱. اختر به معنای جزء تشکیلدهنده عالم یا نمادی از کثرت:
جوهرالذات - دفتر اول - در اثبات عین الیقین فرماید:
منم توحید خود گویان و جوهر نموده از نمود چرخ و اختر معنی: (از زبان ذات حق تعالی) من (که حقیقت توحید و جوهر هستی هستم) با آشکار شدن چرخ (آسمان) و اختر (ستارگان) خود را نمایان ساختم. (در اینجا، "اختر" به عنوان جزئی از مجموعهی آفرینش (چرخ و ستارگان) که تجلیگاه توحید الهی است، ذکر شده است.)
جوهرالذات - دفتر اول - در صفت پیر دانا و حکایت اسرار کردن کل با او فرماید:
توئی هستی در این دریای جوهر نمودی از نمود هفت اختر معنی: (خطاب به پیر دانا) تو خود در این دریای حقیقت هستی و جلوهی تو از نمود هفت اختر (هفت سیاره، که نماد تمام کثرات و اجزای عالم هستند) پدیدار شده است. (این بیت اشاره دارد که وجود پیر دانا و حقیقت او، در تمام اجزای کائنات (که هفت اختر نمادی از آنهاست) تجلی یافته است.)
جوهرالذات - دفتر اول - در صفت ره یافتن و می عشق خوردن و جانان دیدن بتحقیق گوید:
در این دریای ما دیدی تو جوهر ترا دیدم در اینجا هفت اختر معنی: (از زبان حق تعالی به سالک) در این دریای هستی ما (جهان حق)، تو جوهر حقیقت را دیدی؛ و ما تو را در اینجا (در وجود خودت) همچون هفت اختر دیدیم (یعنی تو را جامع تمام کمالات و اسرار عالم دیدیم، که هفت اختر نمادی از آنهاست). (این بیت به کمال وجودی انسان و جامعیت او اشاره دارد که میتواند بازتابی از تمام کائنات باشد، و هفت اختر نمادی از این جامعیت و کثرت درونی انسان است.)
جوهرالذات - دفتر دوم - تمامی اشیا از یک نور واحدند:
سوی خاک آمدی از جوهر کل ببستی نقش از هفت اختر کل معنی: (خطاب به روح یا انسان) تو از جوهر مطلق و کلی (منبع اصلی هستی) به سوی خاک آمدی و از هفت اختر کل (تمام اجزای عالم و سیارات) نقش و شکل گرفتی. (این بیت به فرآیند خلقت انسان و اینکه او از عناصر مختلف کیهانی و به واسطهی کل هستی (نماد هفت اختر) شکل گرفته، اشاره دارد.)
۲. اختر به معنای امور دنیوی، محاسبات مادی یا تعلقات:
اشترنامه - در علو مرتبه انسان:
هفت اختر را برون کن ازدماغ از دوعالم کن تو جان و دل فراغ معنی: (خطاب به سالک) هفت اختر (کنایه از تمام تعلقات دنیوی، محاسبات مربوط به نجوم و طالعبینی، یا هر دغدغه و دانش مادی) را از فکر و اندیشهات دور کن و جان و دل خود را از دوعالم (دنیا و آخرت، یا کثرات) فارغ ساز. (این بیت دعوت به رهایی از دغدغههای مادی و ظاهری و تمرکز بر وحدت و حقیقت وجودی میکند. در اینجا، "هفت اختر" نمادی از امور دنیوی و محاسبات محدود انسانی است.)
مصیبت نامه - بخش دوازدهم - المقالة الثانیة عشره:
هر شبی چون پر زاغت میبرند زاختران چندین چراغت میبرند معنی: (خطاب به انسان) هر شب، مانند پرهای کلاغ (که سیاه است) تو را میبرند (کنایه از سپری شدن عمر و نزدیک شدن به مرگ)؛ و اختران (کنایه از عوامل کیهانی یا تقدیر) چندین چراغ (از نور وجود، جان یا تواناییهای تو) را میبرند. (این بیت به تأثیر عوامل بیرونی (که ستارگان نمادی از آنها هستند) بر زندگی و تواناییهای انسان و کاسته شدن از آنها با گذر زمان اشاره دارد.)
در این کاربردها، "اختر" دیگر صرفاً یک ستاره در آسمان نیست، بلکه به عنصری در ساختار وجودی انسان، یا به نمادی برای جنبههای کثرت و محدودیت جهان مادی تبدیل میشود که عارف باید از آن فراتر رود یا با آن آگاهی یابد.