یکی از کارکردهای مهم "لاف" در شاهنامه، ایجاد ترس و ارعاب در دل حریف است، بهویژه در بستر نبردها، رجزخوانیها، و پیامهای دیپلماتیک پیش از جنگ. این نوع لاف، جنبهی تاکتیکی و استراتژیک دارد.
لاف با هدف ایجاد ترس در دل حریف
این نوع لاف، که بیشتر در قالب رجزخوانیهای پهلوانان، یا نامهها و پیامهای تهدیدآمیز پادشاهان و سرداران ظاهر میشود، هدفش تضعیف روحیهی دشمن و نمایش قدرت و برتری خودی است. این لافها اغلب دارای پشتوانهی واقعی از قدرت (مانند تعداد سپاه، تواناییهای جنگی، یا پیروزیهای گذشته) هستند، اما با اغراق و خودستایی همراه میشوند تا تأثیر روانی بیشتری بگذارند.
۱. رجزخوانی در میدان نبرد: در میدانهای نبرد، پهلوانان پیش از آغاز رزم یا در حین آن، برای ارعاب حریف و بالابردن روحیهی سپاهیان خودی، رجز میخوانند. این رجزها سرشار از لافزنی دربارهی قدرت، شجاعت، و تبار پهلوان هستند.
- مثال: ابیاتی مانند:
"بزرگان که از کوه قاف آمدند ابا نیزه و تیغ لاف آمدند" (جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب) این بیت به آمدن بزرگان و سرداران با هیبت و غرور اشاره دارد که خود نوعی لافزنی از قدرت و تهدید برای دشمن محسوب میشود. هدف این است که حریف از همان ابتدا، عظمت و تواناییهای نیروهای مقابل را درک کند و روحیهاش را از دست بدهد.
۲. لافهای دیپلماتیک و سیاسی (تهدیدی): پادشاهان و سرداران بزرگ، گاهی در نامهها یا از طریق فرستادگان خود، پیامهایی برای حریف میفرستند که حاوی لافزنی دربارهی قدرت، سپاه، یا تواناییهای خودشان است. هدف از این پیامها، ترساندن دشمن و وادار کردن او به تسلیم بدون جنگ، یا حداقل تضعیف ارادهی او برای مقاومت است.
- مثال: در داستان اسکندر و دارا، نامه نگاریهای پر از تهدید و لاف میان آنها صورت میگیرد. اسکندر با اشاره به پیروزیهای خود و برتریاش، دارا را تحقیر میکند و از او میخواهد که باژ و ساو (خراج و باج) بفرستد. در این بستر، بیت زیر از زبان اسکندر (یا نمایندهاش) به دارا میرسد:
"تو چندین چه رانی زبان بر گزاف ز دارا شدستی خداوند لاف" (پادشاهی اسکندر، بخش ۲۱) در اینجا، اسکندر با تحقیر ادعاهای دارا، به او یادآوری میکند که موقعیت او آنقدر قوی نیست که بتواند لافزنی کند. این یک لاف تاکتیکی است که هدفش ارعاب و تضعیف روحیه دشمن است، با این پیام که "تو در موقعیتی نیستی که بخواهی ادعای قدرت کنی، زیرا قدرت واقعی در دست ماست." این نوع لاف، یک تهدید غیرمستقیم است که حریف را به ارزیابی مجدد موقعیت خود وادار میکند.
کارکرد لاف تهدیدی:
- تضعیف روحیهی دشمن: اگر حریف احساس کند که طرف مقابل بسیار قدرتمند است و ادعاهایش بیاساس نیست، ممکن است از جنگ منصرف شود یا روحیهاش را در نبرد از دست بدهد.
- جلوگیری از درگیری مستقیم: گاهی اوقات، لافهای قدرتمند میتوانند طرف مقابل را متقاعد کنند که مقاومت بیفایده است و به تسلیم منجر شوند، و بدین ترتیب از یک نبرد خونین جلوگیری کنند.
- نمایش اقتدار: این لافها به گوینده اجازه میدهند تا اقتدار و برتری خود را به نمایش بگذارد و پیامی واضح از قدرت به دشمن بفرستد.
با این حال، فردوسی همیشه به این نوع لافهای تهدیدی نگاه مثبتی ندارد. اگر این لافها از حد خود بگذرند و به تکبر بیجا تبدیل شوند که فرد را از واقعیت دور کند (مانند اسفندیار در برخی مراحل)، میتوانند به سقوط و تباهی منجر شوند. فردوسی بر ترکیب قدرت واقعی با خرد و دوراندیشی تأکید دارد، نه صرفاً لافزنی.