فردوسی با به کار بردن واژه "لاف" و ترکیبات آن، نه تنها بیعملی و خودستایی را نکوهش میکند، بلکه جنبهای از فریبندگی و عدم صداقت را نیز به آن نسبت میدهد. "لاف" یک پوشش ظاهری است که حقیقت درونی فرد را پنهان میکند؛ این همان ماهیت ریاکاری و تظاهر است.
چرا "لاف" نماد ریاکاری و تظاهر است؟
نمایش دروغین شایستگی: فرد لافزن، وانمود میکند که شایستگیها، قدرتها، یا فضیلتهایی دارد که در واقع فاقد آنهاست. این نمایش یک تظاهر است، زیرا واقعیت با آنچه او ادعا میکند، مغایرت دارد. او با این کار، قصد فریب مخاطب را دارد، که جوهر ریاکاری است.
- مثال: هنگامی که فردوسی میگوید: "هنر باید از کار کردن نه لاف"، او به وضوح نشان میدهد که "لاف" صرفاً یک نمایش بیرونی است. هنر واقعی در عمل نشان داده میشود، اما لافزن سعی دارد با گفتار خود، جایگزین کردار باشد. این نوعی "نمایش" است که با هدف تأثیرگذاری دروغین بر دیگران انجام میشود.
جلب توجه و کسب اعتبار کاذب: ریاکار و متظاهر کسی است که برای جلب ستایش و اعتبار از سوی دیگران، دست به اعمال یا گفتار غیرواقعی میزند. "لاف" دقیقاً همین کارکرد را دارد؛ لافزن برای آنکه خود را بزرگتر یا بااهمیتتر از آنچه هست نشان دهد، ادعاهای گزاف میکند. این ادعاها، ابزاری برای فریب افکار عمومی و کسب نامی است که استحقاق آن را ندارد.
- مثال: "همی دانشی نام جوید ز لاف" (پادشاهی شاپور سوم) نشان میدهد که هدف از "لاف" در اینجا، کسب شهرت و نام در حوزه دانش است، در حالی که پشتوانه واقعی وجود ندارد. این دقیقا همان تظاهر به داشتن علم و فضیلت است.
پوشاندن ضعفها و ترسها: گاهی اوقات، "لاف" ابزاری برای پنهان کردن ضعفهای درونی و ترسهاست. فردی که از درون احساس ناامنی میکند، ممکن است با لافزنی و خودنمایی سعی در پنهان کردن این احساسات داشته باشد. این رفتار، یک تظاهر به قدرت و شجاعت است که واقعیت درونی فرد را کتمان میکند.
- مثال: اگر "لاف آمدند" (جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب) را به معنای آمدن با غرور کاذب بگیریم، میتواند نشانهای از تلاش برای پنهان کردن ترس یا ضعف درونی باشد که با نمایش قدرتمندی بیرونی پوشانده شده است.
اسراف و بیهودگی در عمل: فردوسی حتی اعمالی را که به دلیل "لاف" انجام میشوند، بیهوده و گزاف میشمارد. این نشان میدهد که ریاکاری نه تنها در گفتار، بلکه در عمل نیز نمود پیدا میکند و هر عملی که هدفش تظاهر باشد، از ارزش تهی است.
- مثال: "به پیش کسان سیم از بهر لاف / به بیهوده بپراگند بر گزاف" (پادشاهی اردشیر)؛ خرج کردن بیهوده مال برای خودنمایی، یک عمل متظاهرانه است که ارزش واقعی ندارد و نوعی ریاکاری مالی است.
نتیجهگیری:
به این ترتیب، "لاف" در شاهنامه تنها به معنای ادعای بیاساس نیست، بلکه بار عمیقتری از ریاکاری، فریبندگی، و عدم صداقت را با خود دارد. فردوسی با نکوهش "لاف"، نه تنها بیعملی را محکوم میکند، بلکه از هرگونه تظاهر و نمایشی که از حقیقت تهی باشد، بیزاری میجوید. او بر اصالت، راستی، و یکپارچگی شخصیت تأکید دارد، که در تقابل کامل با مفهوم "لاف" به عنوان ریاکاری و تظاهر قرار میگیرد.