ابیات لاف وگزاف
در شاهنامه فردوسی، ترکیب "لاف و گزاف" یا واژههای "لاف" و "گزاف" در کنار هم، بار معنایی قوی و عمدتاً منفی دارد. این ترکیب به سخنان بیهوده، ادعاهای پوچ، خودستاییهای بیاساس و اغراقآمیز اشاره دارد که از عمل تهی هستند. فردوسی با به کار بردن این واژهها، به نکوهش افرادی میپردازد که تنها به گفتار اکتفا میکنند و در عمل ناتواناند.
ابیات شامل "لاف" و "گزاف" در کنار هم
در اینجا ابیاتی از شاهنامه که در آنها واژههای "لاف" و "گزاف" (یا "بر گزاف") به کار رفتهاند، همراه با معنی و مفهومشان آورده شده است:
۱. فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۱۶
... نگوییم چندین سخن بر گزاف که بیچاره باشد خداوند لاف مرا پیش خوانی ترا شرم نیست ...
- معنی: (فردوسی میگوید) ما این همه سخن بیهوده و بیاساس نمیگوییم، چرا که کسی که اهل لافزنی و ادعاهای توخالی باشد، در نهایت ناتوان و بیچاره خواهد بود.
- مفهوم: در این بیت، "بر گزاف" به معنای بیهودگی و بیاساسی سخن است و "خداوند لاف" به کسی اشاره دارد که صاحب اصلی لافزنی و ادعاهای واهی است. پیامی روشن دربارهی بیحاصلی لافزنی.
۲. فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۲۱
... تو چندین چه رانی زبان بر گزاف ز دارا شدستی خداوند لاف بران نامه بر مهر زرین نهاد ...
- معنی: تو چرا اینقدر بیهوده و گزاف سخن میگویی؟ (گویی) به خاطر (فخر و ادعاهای) دارا، صاحب لاف و گزاف شدهای.
- مفهوم: در اینجا "بر گزاف" بر بیهودگی گفتار تأکید دارد و "خداوند لاف" به کسی اشاره میکند که از موقعیت یا نام دیگری (مانند دارا) برای ادعاهای بزرگ و بیاساس خود استفاده میکند.
۳. فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اردشیر » بخش ۱۱
... خرد دارد و شرم و گفتار گرم به پیش کسان سیم از بهر لاف به بیهوده بپراگند بر گزاف ...
- معنی: (شخصی که) خرد و شرم و سخن گرم ندارد، (همو که) در مقابل دیگران، پول (سیم) را برای خودنمایی و فخرفروشی (لاف) بیهوده و گزاف خرج میکند.
- مفهوم: این بیت، "لاف" را به معنای خودنمایی و تظاهر به کار میبرد که با عمل بیهودهای مانند خرج کردن پول به "بر گزاف" (بدون فایده) همراه است.
۴. فردوسی » شاهنامه » پادشاهی شاپور سوم » پادشاهی شاپور سوم (دو بیت مجزا)
... چهارم که بپراگند بر گزاف همی دانشی نام جوید ز لاف دو گیتی بیابد دل مرد راد ...
- معنی: چهارمی (از افراد ناپسند) کسی است که بیهوده و گزاف سخن میگوید و تنها از طریق لافزنی (خودستایی)، به دنبال کسب نام و شهرت دانش (یا دانایی) است.
- مفهوم: در این بیت، "بر گزاف" به بیهودگی سخن و "لاف" به خودستایی بیاساس اشاره دارد که هدفش کسب شهرت دروغین است.
... بدان گیتی اندر نیابد بهشت دو گیتی نیابد دل مرد لاف که بپراگند خواسته بر گزاف ...
- معنی: (چنین فردی) در آن دنیا به بهشت نخواهد رسید. دل مرد لافزن (کسی که اهل لافزنی است) که مال و دارایی خود را بیهوده و گزاف خرج میکند، در هر دو جهان (دنیا و آخرت) به سعادت نمیرسد.
- مفهوم: اینجا "مرد لاف" و "بر گزاف" ترکیب شدهاند تا بر بیارزشی و پیامدهای منفی اخلاقی و معنوی لافزنی و اسراف تأکید کنند.
۵. فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کسری نوشین روان چهل و هشت سال بود » بخش ۱۲ - وفات یافتن قیصر روم و رزم کسری
... هرآنکس که راند سخن بر گزاف بود بر سر انجمن مرد لاف بگاهی که تنها بود در نهفت ...
- معنی: هر کسی که بیهوده و گزاف سخن بگوید، در میان جمع نیز به عنوان یک لافزن شناخته میشود.
- مفهوم: "بر گزاف" بر سخنان بیاساس و "مرد لاف" بر شخصیتِ همیشهلافزن تأکید دارد که این خصیصه او در جمع نیز آشکار است.
۶. فردوسی » شاهنامه » پادشاهی شیرویه » بخش ۵
... همی راز خویش از تو دارد نهان سخن سنج بی رنج گر مرد لاف نبیند ز کردار او جز گزاف ...
- معنی: (شخصی) راز خود را از تو پنهان میکند. اگر مرد لافزن بدون تلاش و رنج، سخنپردازی کند، از اعمال و کردار او جز بیهودگی و پوچی (گزاف) دیده نخواهد شد.
- مفهوم: در این بیت، "مرد لاف" کسی است که تنها به سخنپردازی بیعمل میپردازد و نتیجهی کار او صرفاً "گزاف" (بیهودگی و پوچی) است، که تأکیدی بر بیثمر بودن لافزنی است.
۷. فردوسی » شاهنامه » داستان دوازده رخ » بخش ۱۴
... از این مرز پیوسته تا کوه قاف به خسرو سپاریم بی جنگ و لاف وز آن سو که اشکش بشد همچنین ...
- معنی: این مرز را از اینجا تا کوه قاف، بدون جنگ و بدون ادعای بیهوده (یا مقاومت) به خسرو میسپاریم.
- مفهوم: ترکیب "بی جنگ و لاف" به معنای بدون درگیری و بدون هرگونه ادعا یا خودستایی بیاساس است، که نشاندهنده تسلیم و پذیرش بدون قید و شرط است. در اینجا لاف در معنی ادعا و مقاومت کلامی است.
این ابیات به وضوح نشان میدهند که فردوسی چگونه از ترکیب "لاف و گزاف" (یا کاربرد همزمان آنها) برای انتقاد شدید از بیعملی، خودستایی، و ادعاهای بیاساس استفاده کرده و بر اهمیت عمل، هنر واقعی، و صداقت تأکید میورزد.