در اینجا ابیاتی که در آنها از درخت به عنوان نماد زوال و نابودی استفاده شده است، آورده شدهاند:
"... تبه گردد این خسروانی درخت" (فردوسی » شاهنامه » پادشاهی شیرویه » بخش ۱)
- توضیح: در این بیت، "درخت خسروانی" استعارهای از پادشاهی و شکوه شاهان است. تباه شدن این درخت نماد زوال و نابودی حکومت و عظمت پادشاهی است.
"... دیدند کآن خسروانی درخت / ز تخت و ز آوردگه آرمید ..." (فردوسی » شاهنامه » پادشاهی یزدگرد » بخش ۱۲)
- توضیح: در این بیت، "درخت خسروانی" نمادی از خود پادشاه است. آرام گرفتن او از تخت و میدان نبرد کنایه از مرگ یا شکست نهایی و از بین رفتن قدرتش است.
"... بایران نمانیم برگ درخت / نه گاه و نه شاه و نه تاج و نه تخت ..." (فردوسی » شاهنامه » داستان کاموس کشانی » بخش ۱۳)
- توضیح: در این بیت، "برگ درخت نماندن در ایران" استعارهای از نابودی کامل و از بین رفتن هرگونه اثری از ایرانیان در سرزمین خود است.
"... بباد و ویران درختی نماند / که منشور تخت مرا برنخواند ..." (فردوسی » شاهنامه » جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب » بخش ۲۸)
- توضیح: در این بیت، "درختی نماندن در باد و ویرانی" نمادی از نابودی و تباهی مطلق است، به گونهای که حتی نشانهای از قدرت و فرمانروایی قبلی باقی نمانده است.
"... ز کوه اندر آید یکی باد سخت / کجا بشکند شاخ و برگ درخت ..." (فردوسی » شاهنامه » جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب » بخش ۴۵)
- توضیح: در این بیت، "باد سخت که شاخ و برگ درخت را میشکند" استعارهای از نیروهای ویرانگر و مصیبتهایی است که باعث ضعف و نابودی میشوند.
این ابیات به وضوح نشان میدهند که چگونه فردوسی از تصویر درخت در حالتهای مختلف (خشک شدن، شکستن شاخ و برگ، از ریشه کنده شدن) برای نمادسازی مفاهیم زوال، نابودی، ضعف و از بین رفتن استفاده کرده است.