فردوسی » شاهنامه » سهراب » بخش ۱۵
... مرا خوار شد جنگ دیو سپید
ز مردی شد امروز دل ناامید
جوانی چنین ناسپرده جهان ...
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی لهراسپ » بخش ۱۲
... ورا زین سخن هیچ پاسخ نداد
چنین گفت کان خوار بیگانه مرد
که از شهرقیصر ورا دور کرد ...
فردوسی » شاهنامه » داستان هفتخوان اسفندیار » بخش ۴
... چو آهرمن از جام می گشت شاد
بدو گفت کای مرد بدبخت خوار
که فردا چه پیش آورد روزگار ...
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۶
... گریزان و ماهی ورا آب کش
زمانی بیاید که پاکیزه مرد
شود خوار چون آب دانش بخورد ...
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اردشیر » بخش ۵
... گران خوار بد نام دستور شاه
جهاندیده مردی نماینده راه
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اورمزد نرسی » پادشاهی اورمزد نرسی
چو بدخو شود مرد درویش خوار
همی بیند آن از بد روزگار ...
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی بهرام گور » بخش ۲۸
تن مرد نادان ز گل خوارتر
به هر نیکیی ناسزاوارتر ...
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی بهرام گور » بخش ۳۲
... هنر بهتر از گفتن نابکار
که گیرد ترا مرد داننده خوار
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی بهرام گور » بخش ۳۵
... که اندیشه ز اندازه بیرون بود
کمان را به زه کرد مرد جوان
تو گفتی همی خوار گیرد روان ...
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کسری نوشین روان چهل و هشت سال بود » بخش ۳ - داستان بوزرجمهر
... چنین گفت کان کو بود بردبار
به نزدیک اومرد بی شرم خوار
دگر گفت کان کو نجوید گزند ...
... سخن سنج و دینار گنجی مسنج
که در دانشی مرد خوارست گنج
روان در سخن گفتن آژیرکن ...
... چه بهتر ز فرمودن و داشتن
وگر مرد را خوار بگذاشتن
به پاسخ نگه داشتن گفت خشم ...
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۵
چنو مرد را ارج نشناختی
به خواری ز تخت اندر انداختی ...
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۲۹
بدو گفت کای مرد بسیاردان
تو بهرام را نزد من خوار دان ...
فردوسی » شاهنامه » گفتار اندر داستان فرود سیاوش » بخش ۱۵
... بایرانیان گفت کین از پدر
بسی خوارتر مرد و هم زارتر
کشنده سیاوش چاکر نبود ...
فردوسی » شاهنامه » جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب » بخش ۲۵
... بشد توش و هوش از رد افراسیاب
گرفته ورا مرد دین دار دست
به خواری ز دریا کشید و ببست ...
======================
مرد و خواری
مفهوم "مرد و خواری" در ادبیات فارسی، به ویژه در شاهنامه فردوسی، "خواری" به معنای حقارت، پستی و ذلت آمده است. این واژه در اشعار و متون قدیمی بهطور گستردهای برای توصیف شرایط سخت یا تحقیرآمیز استفاده شده است. برای مثال، فردوسی در شاهنامه از این واژه برای بیان شرایط دشوار و تحقیرآمیز استفاده کرده است.
.. مرا خوار شد جنگ دیو سپید ز مردی شد امروز دل ناامید
این بیت از شاهنامه فردوسی است و به نبرد رستم با دیو سپید اشاره دارد. در اینجا، رستم از سختیهای جنگ با دیو سپید سخن میگوید و بیان میکند که این نبرد او را خسته و ناامید کرده است. این بخش از شاهنامه یکی از مهمترین و نمادینترین داستانهای حماسی است که شجاعت و تلاش رستم برای غلبه بر مشکلات را نشان میدهد.
چنین گفت کان خوار بیگانه مرد که از شهرقیصر ورا دور کرد ...
این بیت از شاهنامه فردوسی است و به داستان گشتاسپ و کتایون اشاره دارد. در این بخش، فردوسی به ماجرای دور شدن گشتاسپ از شهر قیصر و چالشهایی که در مسیر زندگی او پیش آمد، پرداخته است. این داستان یکی از بخشهای جذاب شاهنامه است که ترکیبی از حماسه و عشق را به تصویر میکشد.
بدو گفت کای مرد بدبخت خوار که فردا چه پیش آورد روزگار ..
این بیت از شاهنامه فردوسی است و به داستان هفتخوان اسفندیار اشاره دارد. در این بخش، اسفندیار با گرگسار روبرو میشود و از او درباره آینده و چالشهایی که در مسیر پیش رو قرار دارد، پرسش میکند. این داستان یکی از بخشهای جذاب شاهنامه است که شجاعت و تدبیر اسفندیار را در مواجهه با مشکلات نشان میدهد.
زمانی بیاید که پاکیزه مرد شود خوار چون آب دانش بخورد ...
این بیت از شاهنامه فردوسی است و به بخش پادشاهی اسکندر اشاره دارد. در اینجا، فردوسی به آیندهای اشاره میکند که در آن مردان پاک و دانشمند به دلیل شرایط اجتماعی و فرهنگی، مورد بیاعتنایی و خواری قرار میگیرند. این بخش از شاهنامه تصویری از تغییرات اجتماعی و ارزشهای انسانی را به نمایش میگذارد.
... گران خوار بد نام دستور شاه جهاندیده مردی نماینده راه
این بیت از شاهنامه فردوسی و از بخش پادشاهی اردشیر است. در اینجا، فردوسی به توصیف یکی از شخصیتهای مهم و باتجربه دربار شاه اردشیر میپردازد که با وجود دانش و تجربه فراوان، به دلیل شرایط اجتماعی یا سیاسی، مورد بیاعتنایی قرار گرفته است. این بخش از شاهنامه به بررسی نقش مشاوران و بزرگان در حکومت و تأثیر تصمیمات آنها بر سرنوشت کشور میپردازد.
چو بدخو شود مرد درویش خوار همی بیند آن از بد روزگار ...
این بیت از شاهنامه فردوسی است و به بخش پادشاهی اورمزد نرسی اشاره دارد. در اینجا، فردوسی به شرایط سخت و دشواریهایی که افراد درویش و فقیر به دلیل بدخویی و بدرفتاری تجربه میکنند، پرداخته است. این بخش از شاهنامه تصویری از تأثیرات منفی روزگار و رفتارهای ناپسند بر زندگی انسانها را به نمایش میگذارد.
تن مرد نادان ز گل خوارتر به هر نیکیی ناسزاوارتر ...
این بیت از شاهنامه فردوسی و از بخش پادشاهی بهرام گور است. در اینجا، فردوسی به مقایسهای میان انسان نادان و گل میپردازد و بیان میکند که انسان نادان از گل نیز خوارتر است و شایستگی بهرهمندی از نیکیها را ندارد. این بیت به اهمیت خرد و دانش در زندگی انسانها اشاره دارد و نشاندهنده نگرش فردوسی به ارزشهای اخلاقی و انسانی است.
. هنر بهتر از گفتن نابکار که گیرد ترا مرد داننده خوار
این بیت از شاهنامه فردوسی و از بخش پادشاهی بهرام گور است. در اینجا، فردوسی به اهمیت هنر و خرد در برابر گفتار بیهوده و نابکار اشاره میکند. او تأکید میکند که انسان دانا و خردمند، کسی را که به گفتار بیارزش و ناپسند روی آورد، خوار و بیاعتبار میداند. این بیت نشاندهنده ارزشهای اخلاقی و فرهنگی در شاهنامه است که بر هنر، خرد و رفتار شایسته تأکید دارد.
کمان را به زه کرد مرد جوان تو گفتی همی خوار گیرد روان ...
این بیت از شاهنامه فردوسی و از بخش پادشاهی بهرام گور است. در اینجا، فردوسی به شجاعت و قدرت مرد جوانی اشاره میکند که کمان را آماده کرده و با ارادهای قوی به نبرد میپردازد. این تصویر نمادین از مردانگی و عزم در برابر چالشها و سختیها است.
. چنین گفت کان کو بود بردبار به نزدیک اومرد بی شرم خوار
این بیت از شاهنامه فردوسی و از بخش پادشاهی کسری نوشینروان است. در اینجا، فردوسی به توصیف مردی بردبار اشاره میکند که در نزد مرد بیشرم، خوار و بیارزش تلقی میشود. این بخش از شاهنامه به بررسی تضادهای اخلاقی و اجتماعی میپردازد و نشاندهنده اهمیت بردباری و شرافت در برابر بیشرمی و بیاخلاقی است.
سخن سنج و دینار گنجی مسنج که در دانشی مرد خوارست گنج
این بیت از شاهنامه فردوسی و از بخش پادشاهی کسری نوشینروان است. در اینجا، فردوسی به اهمیت دانش و خرد در برابر ثروت و دینار اشاره میکند. او بیان میکند که گنج و ثروت در برابر دانش و خرد، ارزش چندانی ندارد و مرد دانا، گنج را خوار و بیارزش میداند. این بیت نشاندهنده نگرش فردوسی به ارزشهای انسانی و اخلاقی است.
... چه بهتر ز فرمودن و داشتن وگر مرد را خوار بگذاشتن
این بیت از شاهنامه فردوسی و از بخش پادشاهی کسری نوشینروان است. در اینجا، فردوسی به اهمیت فرمانروایی و مدیریت درست اشاره میکند و بیان میکند که اگر مردی را خوار و بیارزش بگذارند، این امر میتواند پیامدهای منفی برای جامعه و حکومت داشته باشد. این بیت نشاندهنده نگرش فردوسی به ارزشهای اخلاقی و اجتماعی است.
چنو مرد را ارج نشناختی به خواری ز تخت اندر انداختی ..
این بیت از شاهنامه فردوسی و از بخش پادشاهی خسرو پرویز است. در اینجا، فردوسی به اهمیت شناخت ارزش و مقام افراد اشاره میکند و بیان میکند که اگر کسی را که شایسته است، ارج ننهاده و به خواری و بیاعتنایی از مقام خود پایین آورند، این کار میتواند پیامدهای منفی برای جامعه و حکومت داشته باشد. این بیت به ارزشگذاری درست و احترام به شایستگیها تأکید دارد.
بدو گفت کای مرد بسیاردان تو بهرام را نزد من خوار دان
این بیت از شاهنامه فردوسی و از بخش پادشاهی خسرو پرویز است. در اینجا، فردوسی به گفتوگوی خسرو پرویز با مردی دانا اشاره میکند که به او توصیه میکند بهرام را خوار و بیارزش بداند. این بخش از شاهنامه به بررسی روابط میان شخصیتهای برجسته و تأثیر تصمیمات آنها بر سرنوشت کشور میپردازد.
... بایرانیان گفت کین از پدر بسی خوارتر مرد و هم زارتر
این بیت از شاهنامه فردوسی و از بخش داستان فرود سیاوش است. در اینجا، فردوسی به توصیف شرایط دشوار و تحقیرآمیز فرود سیاوش اشاره میکند که در نتیجه تصمیمات و رفتارهای اطرافیانش به وجود آمده است. این بخش از شاهنامه به بررسی پیامدهای تصمیمات نادرست و تأثیر آنها بر زندگی افراد میپردازد.
گرفته ورا مرد دین دار دست به خواری ز دریا کشید و ببست ...
این بیت از شاهنامه فردوسی و از بخش جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب است. در اینجا، فردوسی به توصیف مردی دیندار اشاره میکند که فردی را از دریا بیرون کشیده و او را بسته است. این بخش از شاهنامه به ماجرای تلاشهای کیخسرو برای مقابله با افراسیاب و چالشهای پیش روی او میپردازد.
خلاصهمرد و خواری
در شاهنامه فردوسی، مفهوم "مرد و خواری" به معنای تحقیر، پستی و ذلت آمده است. این واژه در بخشهای مختلف شاهنامه برای توصیف شرایط دشوار یا رفتارهای ناپسند استفاده شده است. فردوسی از این مفهوم برای نشان دادن تضادهای اخلاقی، اجتماعی و انسانی بهره میبرد. برخی از نکات کلیدی مرتبط با این موضوع عبارتند از:
ارزش دانش و خرد: فردوسی تأکید میکند که مرد دانا و خردمند، گنج و ثروت را خوار میشمارد و دانش را برتر میداند.
اهمیت بردباری و شرافت: در داستانهایی مانند پادشاهی کسری نوشینروان، بردباری و شرافت در برابر بیشرمی و بیاخلاقی مورد تأکید قرار میگیرد.
پیامدهای تحقیر دیگران: فردوسی هشدار میدهد که تحقیر افراد شایسته یا دشمنان میتواند پیامدهای منفی برای جامعه و حکومت داشته باشد.
تأثیر شرایط اجتماعی: در بخشهایی مانند پادشاهی اسکندر، به شرایطی اشاره میشود که در آن مردان پاک و دانشمند به دلیل تغییرات اجتماعی و فرهنگی، مورد بیاعتنایی قرار میگیرند.
مفهوم "مرد و خواری" در شاهنامه فردوسی به گسترهای از موضوعات اخلاقی، اجتماعی و انسانی پرداخته است. "خواری" به معنای حقارت و پستی در داستانهای مختلف شاهنامه تکرار میشود و فردوسی با استفاده از این مفهوم به نقد شرایط اجتماعی و ارزشهای انسانی میپردازد.
برای مثال:
اهمیت دانش و خرد: در برخی ابیات، فردوسی برتری دانش و خرد را بر ثروت و مقام نشان میدهد و کسانی که ارزش دانش را نمیدانند خوار شمرده میشوند.
پیامدهای تحقیر دیگران: در بخشهایی از شاهنامه، فردوسی هشدار میدهد که تحقیر افراد یا تصمیمات نادرست میتواند به مشکلات اجتماعی یا سیاسی منجر شود.
نقد شرایط اجتماعی: در داستانهایی مثل پادشاهی اسکندر، فردوسی تغییرات اجتماعی و تأثیر آنها بر افرادی که پاک و دانا هستند را به تصویر میکشد.
این ابیات و مفاهیم تأکید بر ارزشهای اخلاقی مانند بردباری، خردورزی و احترام به انسانها دارند.