فردوسی » شاهنامه » منوچهر » بخش ۱۴
... نشیب و فراز بیابان و کوه
به هر سو شده مردمان هم گروه
سوار و پیاده ده و دو هزار ...
۱۴۰
فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۱۹
نه من کوهم و زیرم اسپی چوکوه
یگانه یکی مردم م چون گروه
گر از گرز من باد یابد سرت ...
۱۶۸
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۵
نه کرپاس جایی درید آن گروه
نه مردم شدی از کشیدن ستوه…
۱۹۹
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اشکانیان » بخش ۱۰
... همی رفت مردم ز دریا و کوه
به نزدیک برنا گروها گروه ...
۴۲۷
فردوسی » شاهنامه » داستان خاقان چین » بخش ۱۵
... سپاه اندر آمد همه همگروه
چو مردم نماند آزمودیم دیو
چنین جنگ و پیکار و چندین غریو ...
۴۶۸
فردوسی » شاهنامه » جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب » بخش ۲۱
گروهی سران چون سر گاومیش
دو دست از پس مردم و پای پیش
یکی سر چو ماهی و تن چون نهنگ ...
======================
فردوسی » شاهنامه » منوچهر » بخش ۱۴
... نشیب و فراز بیابان و کوه
به هر سو شده مردمان هم گروه
سوار و پیاده ده و دو هزار ...
۱۴۰
فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۱۹
نه من کوهم و زیرم اسپی چوکوه
یگانه یکی مردم م چون گروه
گر از گرز من باد یابد سرت ...
۱۶۸
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۵
نه کرپاس جایی درید آن گروه
نه مردم شدی از کشیدن ستوه…
۱۹۹
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اشکانیان » بخش ۱۰
... همی رفت مردم ز دریا و کوه
به نزدیک برنا گروها گروه ...
۴۲۷
فردوسی » شاهنامه » داستان خاقان چین » بخش ۱۵
... سپاه اندر آمد همه همگروه
چو مردم نماند آزمودیم دیو
چنین جنگ و پیکار و چندین غریو ...
۴۶۸
فردوسی » شاهنامه » جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب » بخش ۲۱
گروهی سران چون سر گاومیش
دو دست از پس مردم و پای پیش
یکی سر چو ماهی و تن چون نهنگ ...
=================================
ابیات مورد اشاره شما از شاهنامه فردوسی به مضامین مختلفی همچون اتحاد، هماهنگی، و ویژگیهای انسانی در شرایط گوناگون میپردازند. در اینجا، به بررسی معنای کلیدی هر بخش میپردازیم:
- «به هر سو شده مردمان هم گروه»: این مصراع به گردهمآیی و اتحاد مردمان در مسیری مشترک، خواه برای سفر یا اهداف دیگری، اشاره دارد. تصویری از یک جامعه متحد و هماهنگ را ارائه میدهد.
- «یگانه یکی مردم چون گروه»: اینجا، تأکیدی بر توانایی و یکتایی انسان در مقایسه با جمعی از دیگران است. به نوعی، قدرت و تأثیر فردی را به تصویر میکشد.
- «نه مردم شدی از کشیدن ستوه»: این بخش به سختکوشی و پایداری مردمانی اشاره دارد که از تلاش و کشیدن بارهای سنگین خسته نمیشوند، نمادی از مقاومت و استقامت.
- «به نزدیک برنا گروها گروه»: این مصراع به جمع شدن مردمان، گروهبهگروه، از کوه و دریا برای تحقق هدفی مشترک اشاره دارد.
- «سپاه اندر آمد همه همگروه»: اینجا به اتحاد و نظم سپاه در مواجهه با جنگ اشاره میشود، نمادی از آمادگی و انسجام در بحران.
- «گروهی سران چون سر گاومیش»: تصویری پرقدرت و نمادین از جنگاورانی است که در جنگ مانند موجودات نیرومند و غیرمعمول به تصویر کشیده شدهاند.
در تمامی این ابیات، فردوسی بر اهمیت اتحاد و هماهنگی میان مردم تأکید دارد و آن را بستری مناسب برای دستیابی به موفقیتها و عبور از چالشها میداند.
مفهوم
عبارتهای موردنظر شما در شاهنامه فردوسی مفهومی عمیق درباره اتحاد، همبستگی اجتماعی و رفتار انسانی دارند. این ابیات به روشهای مختلف نقش مردم در کنار یکدیگر را از طریق تصویرسازیهای زبانی و استعارههایی که استفاده میکنند، نمایان میکنند.
- «مردمان همگروه»:
- تصویری از مردمانی که برای هدفی مشترک گرد هم میآیند، خواه این هدف جنگ و نبرد باشد، خواه پیمودن مسیر دشواری در زندگی. این مفهوم میتواند نشاندهنده قدرت همکاری، هماهنگی و یکپارچگی در مواجهه با چالشها باشد.
- «تنها چون گروه»:
- تأکید بر قدرت و توانایی یک فرد است که میتواند تأثیری برابر با گروهی از افراد داشته باشد، و این یادآوری میکند که فردیت در کنار جمعیت نیز مهم و ارزشمند است.
- «گروها گروه»:
- این عبارت نیز تصویری از هماهنگی و تلاش گروهی است که افراد را به سمت هدفی مشترک هدایت میکند.
این موارد از شاهنامه بر اهمیت اتحاد، همکاری و انسجام اجتماعی تأکید دارند، مفاهیمی که در زندگی اجتماعی و تاریخی ایرانیان جایگاه ویژهای داشتهاند.
=====================
به هر سو شده مردمان هم گروه
عبارت «به هر سو شده مردمان هم گروه» از شاهنامه فردوسی تصویری از اتحاد و انسجام میان مردمان را ارائه میدهد. در این عبارت، منظور این است که مردمان به صورت گروهی و هماهنگ، چه برای سفر یا مقصودی خاص، به سوی اهداف خود حرکت میکنند. این نشاندهندهی قدرت همکاری و یکپارچگی در جامعه است.
از دیدگاه فردوسی، این گونه تصاویر زبانی، نمادی از همکاری، همبستگی اجتماعی و تلاشهای جمعی برای رسیدن به موفقیت یا عبور از چالشها هستند.
یگانه یکی مردم م چون گروه
مصراع «یگانه یکی مردم م چون گروه» از شاهنامه به قدرت، توانایی و اهمیت فرد اشاره دارد. این بیت تصویرگر انسانی است که با وجود تنها بودن، تأثیری به اندازه گروهی از افراد دارد.
این بیان حاکی از آن است که یکتایی و قدرت درونی یک فرد میتواند به اندازه جمعی از مردمان تاثیرگذار باشد. فردوسی در اینجا به ارزش توانایی و تأثیرگذاری فردی اشاره دارد و نشان میدهد که یک انسان چگونه میتواند نقشی اساسی در تغییرات یا تصمیمهای بزرگ ایفا کند.
این مصراع همچنین به خرد و شجاعت فردی اشاره دارد که در ادبیات و فرهنگ ایرانی جایگاه ویژهای داشته است
به هر سو شده مردمان هم گروه
مصراع «به هر سو شده مردمان هم گروه» از شاهنامه فردوسی، تصویری از اتحاد، هماهنگی و همبستگی اجتماعی را ارائه میدهد. این بیان نمادی از جامعهای است که افراد آن در مسیرهای دشوار یا برای دستیابی به اهداف مشترک، به صورت گروهی و منسجم عمل میکنند.
این اتحاد و گردهمآیی میتواند به تلاشهای هماهنگ در زمان جنگ، سفرهای گروهی، یا انجام مسئولیتهای جمعی اشاره داشته باشد. چنین تصاویری در شاهنامه، نمایانگر ارزشهای انسانی و قدرت همکاری در ایجاد موفقیت و غلبه بر چالشها هستند.