نوع واجزا گزاره شرطی در جوان
گزارههای شرطی در اشعار جوان دارای اجزای مختلفی هستند که به دو بخش اصلی تقسیم میشوند: شرط (مقدمه) و جواب شرط (نتیجه). نوع این گزارههای شرطی را میتوان به طور کلی به گزارههای شرطی حقیقی و غیر حقیقی تقسیم کرد. در اشعار جوان، اغلب گزارههای شرطی حقیقی به کار برده شدهاند. در ادامه به بررسی اجزا و نوع هر گزاره شرطی در اشعار پرداخته میشود:
اگر بر دلت رای من تیره گشت:
شرط (مقدمه): اگر بر دلت رای من تیره گشت
جواب شرط (نتیجه): ز خواب جوانی سرت خیره گشت
نوع: حقیقی
اگر تاج آن نارسیده جوان بدشمن رسد شرم دارد روان:
شرط (مقدمه): اگر تاج آن نارسیده جوان بدشمن رسد
جواب شرط (نتیجه): شرم دارد روان
نوع: حقیقی
اگر تاجدارست اگر پهلوان به زن گیرد آرام مرد جوان:
شرط (مقدمه): اگر تاجدارست اگر پهلوان
جواب شرط (نتیجه): به زن گیرد آرام مرد جوان
نوع: حقیقی
اگر نیستی درمیان این جوان نبودی من از داغ تیره روان:
شرط (مقدمه): اگر نیستی درمیان این جوان
جواب شرط (نتیجه): نبودی من از داغ تیره روان
نوع: حقیقی
اگر یادگیری چنین بی گمان بپیوستم این عهد نوشین روان:
شرط (مقدمه): اگر یادگیری چنین بی گمان
جواب شرط (نتیجه): بپیوستم این عهد نوشین روان
نوع: حقیقی
اگرچه گوی سرو بالا بود جوانی کند پیر کانا بود:
شرط (مقدمه): اگرچه گوی سرو بالا بود
جواب شرط (نتیجه): جوانی کند پیر کانا بود
نوع: حقیقی
این الگو نشان میدهد که هر گزاره شرطی شامل یک شرط (مقدمه) است که اگر تحقق یابد، نتیجهای (جواب شرط) نیز به دنبال دارد. این ساختار میتواند به شما در تحلیل و تفسیر دقیقتر اشعار کمک کند.