۳۰۰
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کسری نوشین روان چهل و هشت سال بود » بخش ۱ - آغاز داستان
... نخوانند بر ما کسی آفرین
چو ویران بود بوم ایران زمین
به دستور فرمود کز هند و روم ...
... به آزادگان گفت ننگست این
که ویران بود بوم ایران زمین
نشاید که باشیم همداستان ...
... یکی نامه فرمود با آفرین
سوی مرزبانان ایران زمین
که ترسنده باشید و بیدار بید ...
۳۰۴
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کسری نوشین روان چهل و هشت سال بود » بخش ۵ - رزم خاقان چین با هیتالیان
... نداریم ما تاب خاقان چین
گذر کرد باید به ایران زمین
گر ای دون که فرمان برد غاتفر ...
... از ایرانیان باز خواهند کین
نماند بروبوم ایران زمین ...
... چو آگاهی آمد به خاقان چین
ز ایران و ز شاه ایران زمین
وزان شادمانی به فرزند اوی ...
۳۰۵
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کسری نوشین روان چهل و هشت سال بود » بخش ۶ - داستان درنهادن شطرنج
... ز باری که خیزد ز روم و ز چین
ز هیتال و مکران و ایران زمین
ز گنج شهنشاه کردند بار ...
===========================
- ایران زمین
- پادشاهی کسری نوشین روان
- نداریم ما تاب خاقان چین.....گذر کرد باید به ایران زمین
- از ایرانیان باز خواهند کین...........نماند بروبوم ایران زمین ...
- چو آگاهی آمد به خاقان چین..........ز ایران و ز شاه ایران زمین
- ز باری که خیزد ز روم و ز چین......ز هیتال و مکران و ایران زمین
===================================
ایران زمین در پادشاهی کسری نوشین روان در شاهنامه فردوسی
در شاهنامه فردوسی، دوران پادشاهی کسری نوشینروان (خسرو انوشیروان) به عنوان یکی از دورههای طلایی و شکوفایی ایران زمین توصیف شده است. کسری نوشینروان یکی از بزرگترین و عادلترین پادشاهان ساسانی بود که به دلیل اصلاحات گستردهاش در زمینههای مختلف از جمله اقتصاد، نظامی، فرهنگی و اجتماعی شناخته میشود.
در دوران پادشاهی او، ایران زمین به یک امپراتوری قدرتمند و پیشرفته تبدیل شد. او با ایجاد سیستمهای مالیاتی منظم، توسعه زیرساختها، و حمایت از علم و دانش، به بهبود وضعیت اقتصادی و اجتماعی کشور کمک کرد. همچنین، او به ترویج عدالت و قانونمداری پرداخت و با ایجاد دادگاههای عادلانه، به حل و فصل اختلافات مردم کمک کرد.
کسری نوشینروان همچنین به توسعه روابط خارجی و دیپلماسی با کشورهای همسایه پرداخت و با ایجاد روابط دوستانه با روم و دیگر کشورهای منطقه، به تقویت موقعیت ایران در جهان کمک کرد.
-------------------------------------------------------
نداریم ما تاب خاقان چین .........گذر کرد باید به ایران زمین
این بیت از شاهنامه فردوسی به داستانهای مختلفی اشاره دارد که در آنها به ایران زمین و نقش آن در تاریخ و فرهنگ اشاره میشود.
این بیت از شاهنامه فردوسی به معنای این است که ما توان مقابله با خاقان چین را نداریم و باید به ایران زمین بازگردیم.
از ایرانیان باز خواهند کین ........نماند بروبوم ایران زمین
این بیت از شاهنامه فردوسی به معنای این است که دشمنان از ایرانیان انتقام خواهند گرفت و هیچ اثری از سرزمین و مردم ایران باقی نخواهد ماند. این بیت نشاندهنده وضعیت جنگ و نزاع و تأثیرات منفی آن بر سرزمین ایران است.
چو آگاهی آمد به خاقان چین......... ز ایران و ز شاه ایران زمین
این بیت از شاهنامه فردوسی به معنای این است که وقتی خاقان چین از وضعیت ایران و شاه ایران زمین آگاه شد، واکنش نشان داد.
- ز باری که خیزد ز روم و ز چین .......ز هیتال و مکران و ایران زمین
این بیت از شاهنامه فردوسی به توصیف بار و فشارهایی که از روم، چین، هیتال، مکران و ایران زمین برمیخیزد، اشاره دارد.
روابط چین و ایران در پادشاهی کسری نوشین روان در شاهنامه فردوسی
در شاهنامه فردوسی، دوران پادشاهی کسری نوشینروان (خسرو انوشیروان) به عنوان یکی از دورههای طلایی و شکوفایی ایران زمین توصیف شده است. در این دوران، روابط ایران با کشورهای دیگر از جمله چین نیز مورد توجه قرار گرفته است. در بخشهایی از شاهنامه، به روابط دیپلماتیک و تعاملات بین ایران و چین اشاره شده است.
به عنوان مثال، در داستان رزم خاقان چین با هیتالیان، فردوسی به توصیف روابط و تعاملات بین ایران و چین میپردازد. در این داستان، پادشاه ایران (کسری) برای ایجاد دوستی و اتحاد با خاقان چین، هدایا و نامههایی ارسال میکند. خاقان چین نیز به این دوستی پاسخ میدهد و در نهایت تصمیم میگیرد دختر خود را به کسری بدهد تا روابط بین دو کشور تقویت شود2.
روابط ایران و رم در دوران پادشاهی کسری نوشینروان (خسرو انوشیروان)در شاهنامه فردوسی
در شاهنامه فردوسی، دوران پادشاهی کسری نوشینروان (خسرو انوشیروان) به عنوان یکی از دورههای طلایی و شکوفایی ایران زمین توصیف شده است. در این دوران، روابط ایران با روم نیز مورد توجه قرار گرفته است. فردوسی در بخشهایی از شاهنامه به تعاملات و روابط دیپلماتیک بین ایران و روم اشاره میکند.
به عنوان مثال، در داستان وفات یافتن قیصر روم و رزم کسری، فردوسی به نامهنگاریها و تعاملات بین کسری و قیصر روم اشاره میکند. در این داستان، پس از مرگ قیصر روم، کسری نامهای به فرزند او مینویسد و از او درخواست میکند که روابط دوستانه و همکاری بین دو کشور ادامه یابد.