فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۱۱ - در داستان ابو منصور
بدین نامه چون دست کردم دراز
یکی مهتری بود گردن فراز
جوان بود و از گوهر پهلوان ...
... بدین نامه من دست بردم فراز
به نام شهنشاه گردن فراز
فردوسی » شاهنامه » طهمورث » طهمورث
... ز مرغان مر آن را که بد نیک تاز
چو باز و چو شاهین گردن فراز...
فردوسی » شاهنامه » جمشید » بخش ۳
... چنین گفت ابلیس نیرنگ ساز
که شادان زی ای شاه گردن فراز
که فردات از آن گونه سازم خورش ...
فردوسی » شاهنامه » ضحاک » بخش ۱۰
... گشاد آن نگار جگر خسته راز
نهاده بدو گوش گردن فراز
فردوسی » شاهنامه » فریدون » بخش ۱
... دگر هفته مر بزم را کرد ساز
مهانی که بودند گردن فراز
بیاراست چون بوستان خان خویش ...
فردوسی » شاهنامه » منوچهر » بخش ۲۰
چنین گفت پس شاه گردن فراز
کزین هر چه گفتید دارید راز ...
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی گرشاسپ » بخش ۵
... تهمتن بدیشان چنین گفت باز
که ای نامداران گردن فراز
مرا رفت باید به البرز کوه ...
فردوسی » شاهنامه » رزم کاووس با شاه هاماوران » بخش ۳
... همه شهر سرتاسر آذین ببست
چو در شاهه شد شاه گردن فراز
همه شهر بردند پیشش نماز ...
فردوسی » شاهنامه » داستان سیاوش » بخش ۸
... سیاوش چو پاسخ چنین داد باز
بپژمرد جان دو گردن فراز
ز بیم جداییش گریان شدند ...
فردوسی » شاهنامه » داستان سیاوش » بخش ۱۱
... ز گفتار و کردار افراسیاب
بدو گفت کای شاه گردن فراز
چه سازی کنون زود بگشای راز ...
فردوسی » شاهنامه » داستان سیاوش » بخش ۱۸
... همه خسته و بسته گشتند باز
به نزدیک پیران گردن فراز
همه غار و هامون پر از کشته بود ...
فردوسی » شاهنامه » داستان سیاوش » بخش ۲۱
... وزان جایگه شاد گشتند باز
فروزنده شد بخت گردن فراز
ببوسید چشم و سر گیو گفت ...
فردوسی » شاهنامه » داستان کاموس کشانی » بخش ۱
... ز هرچ آفریدست او بی نیاز
تو در پادشاهیش گردن فراز
ز دستور و گنجور و از تاج و تخت ...
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی لهراسپ » بخش ۱۲
... ازان نو به گفتار دانش کهن
چو آواز او آن دو گردن فراز
شنیدند و بردند پیشش نماز ...
فردوسی » شاهنامه » داستان هفتخوان اسفندیار » بخش ۱ - داستان هفتخوان اسفندیار
... ندارد همی روشناییش باز
ز درویش وز شاه گردن فراز
کف شاه ابوالقاسم آن پادشا ...
فردوسی » شاهنامه » داستان هفتخوان اسفندیار » بخش ۹
... بزرگان دژ پیش باز آمدند
خریدار و گردن فراز آمدند
بپرسید هریک ز سالار بار ...
فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۱۲
... کنون چون بدیدم من آزار تو
دو گردن فرازیم پیر و جوان
خردمند و بیدار دو پهلوان ...
فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۱۳
... بترسم که این کار گردد دراز
به زشتی میان دو گردن فراز
بزرگی و از شاه داناتری ...
فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۲۶
... چو آمد به نزدیک دریا فراز
فرود آمد آن مرغ گردن فراز
به رستم نمود آن زمان راه خشک ...
فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۳۰
... پس از روزگار منوچهر باز
نیامد چو تو نیز گردن فراز
بیالود تیغ و بپالود کیش ...
فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و شغاد » بخش ۵
... در دخمه بستند و گشتند باز
شد آن نامور شیر گردن فراز
چه جویی همی زین سرای سپنج ...
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی بهمن اسفندیار صد و دوازده سال بود » بخش ۳
... شما نیز یکسر چه گویید باز
هرانکس که هستید گردن فراز
بگفتند کای گرد روشن روان ...
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی همای چهرزاد سی و دو سال بود » بخش ۵
... به پیروزی از رومیان گشت باز
به نزدیک سالار گردن فراز
بسی آفرین یافت از رشنواد ...
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۱۵
... فرستاده آمد به درگه فراز
بگفتند با فور گردن فراز
جهاندیده را پیش او خواندند ...
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۱۸
... همه لشکر هند گشتند باز
همان ژنده پیلان گردن فراز
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۳۱
... نشستند و پاسخ نوشتند باز
که دایم بزی شاه گردن فراز
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۳۸
... چو آمد به لشکرگه خویش باز
برفتند گردان گردن فراز
به شهر اندرون هدیه ها ساختند ...
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اشکانیان » بخش ۱۰
... ندارد کسی زین سپس با تو پای
چو بشنید گردن فراز اردشیر
سخنهای بایسته و دلپذیر ...
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی شاپور ذوالاکتاف » بخش ۱۰
... بدیدند هرگونه بازآمدند
بر شاه گردن فراز آمدند
که قیصر ز می خوردن و از شکار ...
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی یزدگرد بزه‌گر » بخش ۱۲
... به ایران زمین در ابا یوز و باز
چنانچون بود شاه گردن فراز
شنیدن سخنهای ایرانیان ...
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی یزدگرد بزه‌گر » بخش ۱۷
... بشد خسرو و برد پیشش نماز
چنین گفت کای شاه گردن فراز
نشست تو بر گاه فرخنده باد ...
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی بهرام گور » بخش ۱۲
... ابا بازداران صد و شست باز
دو صد چرغ و شاهین گردن فراز