فردوسی » شاهنامه » ضحاک » بخش ۳
... دد و مردم و مرغ و دیو و پری
ز هر کشوری گرد کن مهتران
از اخترشناسان و افسونگران ...
-----------------------------------------
فردوسی » شاهنامه » داستان سیاوش » بخش ۱۶
... از اختر ترا گردش هور داد
چرا باید این کشور آباد ماند
یکی را برین بوم و بر شاد ماند ...
-----------------------------------------
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۱۴
... بدین در بسی رنجها برده اند
ز اختر شناسان هر کشوری
به جایی که بد نامور مهتری ...
-----------------------------------------
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اردشیر » بخش ۶
... در پادشاهی و راه گزند
اگر هفت کشور ترا بی همال
بخواهد بدن بازیابد به فال ...
... به اختر نگه کن که تا من ز جنگ
کی آسایم و کشور آرم به چنگ
اگر بود خواهد بدین دستگاه ...
-----------------------------------------
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی یزدگرد بزهگر » بخش ۸
... ز شاهی پراندیشه شد یزدگرد
ز هر کشوری موبدان کرد گرد
به اخترشناسان بفرمود شاه ...
-----------------------------------------
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی بهرام گور » بخش ۱۷
... نه از اختر شاه ایران بود
ز هر کشوری باژ نو خواستند
زمین را به دیبا بیاراستند ...
-----------------------------------------
- اختر
- اختر شاه
- اخترشناسان
- کشور
- به اختر نگه کن که تا من ز جنگ........کی آسایم و کشور آرم به چنگ
- چرا باید این کشور آباد ماند.........یکی را برین بوم و بر شاد ماند
- ز اختر شناسان هر کشوری.......به جایی که بد نامور مهتری
- ز هر کشوری گرد کن مهتران........از اخترشناسان و افسونگران
بررسی کلیدواژهها و مفاهیم در ابیات فردوسی
در ابیات ارائه شده از شاهنامه فردوسی، سه کلیدواژه اصلی به چشم میخورد که ارتباط معنایی نزدیکی با یکدیگر دارند:
اختر: این واژه در شاهنامه فردوسی، اغلب به معنای ستاره، سیاره، یا طالع و بخت به کار رفته است. در فرهنگ ایران باستان و دورهی اسلامی، باور به تأثیر ستارگان بر سرنوشت انسانها و وقایع زمینی بسیار رایج بود.
اخترشناسان: این کلمه به معنای ستارهشناسان یا منجمان است. در زمان فردوسی، اخترشناسان نقش مهمی در دربار پادشاهان داشتند و با بررسی حرکات ستارگان، به پیشبینی حوادث، تعیین اوقات سعد و نحس، و راهنمایی پادشاهان در تصمیمگیریهای مهم میپرداختند.
کشور: این واژه به معنای سرزمین، مملکت، یا قلمرو پادشاهی است.
تحلیل ارتباط و کاربرد کلیدواژهها در ابیات:
ابیات انتخابی از شاهنامه، ارتباط تنگاتنگ میان اختر، اخترشناسان و کشور را به خوبی نشان میدهد. این ارتباط عمدتاً حول محور بخت و سرنوشت پادشاهی و قلمرو میچرخد:
نقش اخترشناسان در امور کشور: در چندین بیت، به حضور و اهمیت اخترشناسان در دربار پادشاهان و لزوم مشورت با آنها برای تصمیمگیریهای مربوط به کشور اشاره شده است. این نشاندهنده باور عمیق به تأثیر ستارگان بر اداره مملکت و سرنوشت حاکمان است:
ضحاک » بخش ۳:
ز هر کشوری گرد کن مهتران از اخترشناسان و افسونگران (ضحاک برای پیشبینی و مشورت، دستور میدهد که بزرگان و بهویژه اخترشناسان و افسونگران از تمام کشورها گرد آورده شوند. این نشان میدهد که نظر آنها برای آینده و سرنوشت حکومت حیاتی تلقی میشده است.)
پادشاهی اسکندر » بخش ۱۴:
بدین در بسی رنجها برده اند ز اختر شناسان هر کشوری به جایی که بد نامور مهتری (برای دستیابی به مقصود یا در مسیر پادشاهی، تلاشهای زیادی صورت گرفته و اخترشناسان از هر کشوری (برای پیشگویی و راهنمایی) مورد مشورت قرار گرفتهاند.)
پادشاهی یزدگرد بزهگر » بخش ۸:
ز شاهی پراندیشه شد یزدگرد ز هر کشوری موبدان کرد گرد به اخترشناسان بفرمود شاه (یزدگرد در مورد پادشاهی خود نگران شده و موبدان و اخترشناسان را از هر کشوری فرا میخواند تا با آنها مشورت کند، که بیانگر اهمیت طالعبینی در مسائل حکومتی است.)
تأثیر اختر (طالع) بر پادشاه و کشور: در برخی ابیات، ارتباط مستقیمی میان اختر (طالع و بخت) و وضعیت کشور یا پادشاه برقرار میشود. طالع پادشاه یا حتی خود اختران، تعیینکننده خوشبختی یا بدبختی کشور و سرنوشت آن هستند:
داستان سیاوش » بخش ۱۶:
از اختر ترا گردش هور داد چرا باید این کشور آباد ماند یکی را برین بوم و بر شاد ماند (گردش ستارگان و طالع تو (سیاوش) باعث شده که تو قدرت و مقام پیدا کنی. بنابراین، چرا این کشور باید آباد بماند و کسی در این سرزمین شاد باشد؟ این بیت گله از طالع یا وضعیتی است که در آن، آبادانی کشور و شادی مردم زیر سایه یک طالع نامساعد قرار گرفته است.)
پادشاهی اردشیر » بخش ۶:
به اختر نگه کن که تا من ز جنگ کی آسایم و کشور آرم به چنگ (اردشیر به طالع خود (یا به ستارگان) نگاه میکند تا ببیند چه زمانی از جنگ آسوده میشود و کشور را به تصرف خود در میآورد. این نشاندهنده وابستگی سرنوشت جنگ و تصرف کشور به طالع و بخت است.)
پادشاهی بهرام گور » بخش ۱۷:
نه از اختر شاه ایران بود ز هر کشوری باژ نو خواستند (نتیجهی کاری یا وضعیتی که پیش آمده بود، نه از طالع نیک شاه ایران بود. این نشان میدهد که اتفاقی ناگوار رخ داده و آن را به بخت بد شاه نسبت میدهد.)
پرسش پایانی: با توجه به این کاربردها، آیا به نظر شما فردوسی صرفاً به باورهای رایج زمان خود اشاره میکند یا به نوعی به آنها انتقاد یا تأیید ضمنی نیز دارد؟