فردوسی » شاهنامه » ضحاک » بخش ۷
... چو بر خواند کاوه همه محضرش
سبک سوی پیران آن کشورش
خروشید کای پای مردان دیو ...
-----------------------------------------
فردوسی » شاهنامه » داستان سیاوش » بخش ۹
... و گر نیست فرمای تا بگذرم
نمایی ره کشوری دیگرم
بدو گفت پیران که مندیش زین ...
... ز کار سیاوش بپرسید شاه
وزان شهر و آن کشور و جایگاه
بدو گفت پیران که خرم بهشت ...
-----------------------------------------
فردوسی » شاهنامه » داستان سیاوش » بخش ۱۲
... که دوزخ به از بوم افراسیاب
نباید بدین کشور آرام و خواب
بتازیم و نزدیک پیران شویم ...
-----------------------------------------
فردوسی » شاهنامه » داستان دوازده رخ » بخش ۴
... گزین کردم اندر خورت لشکری
که هستند سالار هر کشوری
بدان تا به نزدیک پیران شوی ...
-----------------------------------------
فردوسی » شاهنامه » داستان دوازده رخ » بخش ۱۴
... ز پیران بپرسید وز لشکرش
ز گردان وز شاه وز کشورش
خردمند رویین پس آن نامه پیش ...
-----------------------------------------
فردوسی » شاهنامه » داستان دوازده رخ » بخش ۳۳
... ز هومان و پیران دلاورترند
به گوهر بزرگان آن کشورند
کنون گستهم شد به جنگ دو تن ...
-----------------------------------------
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کسری نوشین روان چهل و هشت سال بود » بخش ۶ - داستان درنهادن شطرنج
... برفت آنک بودند دانش فروز
به کشور ز پیران شایسته مرد
یکی انجمن کرد و بنهاد نرد ...
============
- پیران
- پیران آن کشورش
- چو بر خواند کاوه همه محضرش......سبک سوی پیران آن کشورش
- ... ز پیران بپرسید وز لشکرش......ز گردان وز شاه وز کشورش