فردوسی » شاهنامه » داستان خاقان چین » بخش ۳
... ز شهر و نژاد و ز آرام خویشسخن گوی و از تخمه و نام خویش
جز از تو کسی را ز ایران سپاه ...
... که درد دل و رنج ایران بجست
کسی را که دانی تو از تخم کور
که بر خیره این آب کردند شور ...
... نبد کین و بست اندرین کین میان
بزرگان که از تخمه ویسه اند
دو رویند و با هر کسی پیسه اند ...
... ز پیران و گردان ویسه نژاد
ز بهرام وز تخم گودرزیان
ز هر کس که آمد بریشان زیان ...
۱۰۱
فردوسی » شاهنامه » داستان خاقان چین » بخش ۵
... ندارد کسی با تو این داوری
ز تخم پراکند خود بر خوری
بدو گفت پیران که ای نیکبخت ...
۱۰۲
فردوسی » شاهنامه » داستان خاقان چین » بخش ۱۰
... چنین گفت کای نیک پی نامدار
هم از تخم شاهی و هم شهریار
هنرمند و با دانش و بانژاد ...
۱۰۳
فردوسی » شاهنامه » داستان بیژن و منیژه » بخش ۲
... سیاوش نیم نز پری زادگان
از ایرانم از تخم آزادگان
منم بیژن گیو ز ایران به جنگ ...
۱۰۴
فردوسی » شاهنامه » داستان بیژن و منیژه » بخش ۶
... بگیو آنگهی گفت رستم کجاست
که پشت بزرگی و تخم وفاست
گرامیش کردن سزاوار هست ...
۱۰۵
فردوسی » شاهنامه » داستان دوازده رخ » بخش ۱۴
... اگر بازیابی شده روزگار
به گیتی درون تخم کینه مکار
روانت مرنجان و مگذار تن ...
۱۰۶
فردوسی » شاهنامه » داستان دوازده رخ » بخش ۲۸
... بشد ساخته زنگه شاوران
که همرزمش از تخم او خواست بود
که از جنگ هرگز نه بر کاست بود ...
۱۰۷
فردوسی » شاهنامه » جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب » بخش ۲
... جهاندار و بیدار و فرمان روا
هر آنکس که از تخمه کیقباد
بزرگان بادانش و بانژاد ...
... دلفروز را لشکر آرای کرد
بزرگان که از تخم پورست تیغ
زدندی شب تیره بر باد میغ
هر آنکس که بود او ز تخم زرسب
پرستنده فرخ آذر گشسب ...
... دگر نامداری گروخان نژاد
جهاندار وز تخمه کیقباد
کجا نام آن شاه پیروز بود ...
... به دست منوچهرشان جای کرد
سر تخمه را لشکر آرای کرد
بزرگان که از کوه قاف آمدند
ابا نیزه و تیغ لاف آمدند
سپاهی ز تخم فریدون و جم
پر از خون دل از تخمه زادشم
از این دست شمشیرزن سی هزار
جهاندار وز تخمه شهریار
سپرد این سپه گیو گودرز را ...
۱۰۸
فردوسی » شاهنامه » جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب » بخش ۳
... بخواهم ز کیخسرو شوم زاد
که تخم سیاوش به گیتی مباد
خروشان همی بود ز این گفت و گوی ...
۱۰۹
فردوسی » شاهنامه » جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب » بخش ۵
... گر ایدونک گویم که تو بدتنی
بد اندیش وز تخم آهرمنی
به گوهر نگه کن به تخمه منم
نکوهش همی خویشتن را کنم ...
... نه شهر و بر و بوم ایران به پای
کسی نیست ما را ز تخم کیان
که کین را ببندد کمر بر میان ...
۱۱۰
فردوسی » شاهنامه » جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب » بخش ۷
... اگر پای بر خاک باید نهاد
من از تخم کشواد دارم نژاد
بمان تا شوم پیش او جنگ ساز ...
... که ای مهربان پهلوان سوار
چو شیده دلاور ز تخم پشنگ
چنان دان که با تو نیاید به جنگ ...
... که ای نامدار از نژاد مهان
ز تخم کیان بی گمان کس نبود
که هرگز پیاده نبرد آزمود ...
۱۱۱
فردوسی » شاهنامه » جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب » بخش ۱۰
... سپهدار ترکان چه مایه گریست
بر آن کس که از تخمه او بزیست
ز بهر گرانمایه فرزند خویش ...
... ابا لشکری چون هژبر یله
که از تخم تورست پرکین و درد
بجوید همی روزگار نبرد ...
۱۱۲
فردوسی » شاهنامه » جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب » بخش ۱۳
... نبیره سر خسروان زادشم
ز پشت فریدون وز تخم جم
مرا دانش ایزدی هست و فر ...
۱۱۳
فردوسی » شاهنامه » جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب » بخش ۱۴
... زدی گردن نوذر نامدار
پدر شاه وز تخمه شهریار
برادرت اغریرث نیکخوی ...
... بکشتی و تا بوده ای بدتنی
نه از آدم از تخم آهرمنی
کسی گر بدیهات گیرد شمار ...
۱۱۴
فردوسی » شاهنامه » جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب » بخش ۱۷
... مکن گر ترا من پدر مادرم
ز تخم فریدون افسونگرم
ز کین پدر گر دلت خیره شد ...
۱۱۵
فردوسی » شاهنامه » جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب » بخش ۲۱
... سر شهریاران نبرد ز تن
مگر نیز از تخمه آهرمن
برهنه نباید که گردد تنش ...
... به دست بداندیش بر کشته شد
چنین تخم کین در جهان کشته شد
۱۱۶
فردوسی » شاهنامه » جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب » بخش ۲۴
... یکی مرد نیک اندر آن روزگار
ز تخم فریدون آموزگار
پرستار با فر و برز کیان ...
۱۱۷
فردوسی » شاهنامه » جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب » بخش ۲۶
... دگر نوذر آن نامور شهریار
که از تخم ایرج بد او یادگار
زدی گردنش را به شمشیر تیز ...
۱۱۸
فردوسی » شاهنامه » جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب » بخش ۳۵
... جهاندار پور سیاوش منم
ز تخم کیان راد و باهش منم
نبیره جهاندار کاووس کی
دل افروز و با دانش و نیک پی
به مادر هم از تخم افراسیاب
که با خشم او گم شدی خورد و خواب ...
۱۱۹
فردوسی » شاهنامه » جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب » بخش ۳۸
... به بیژن چنین گفت کین یادگار
همی دار و جز تخم نیکی مکار
۱۲۰
فردوسی » شاهنامه » جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب » بخش ۴۴
... تو رو تخت شاهی به آیین بدار
به گیتی جز از تخم نیکی مکار
هر آن گه که باشی تن آسان ز رنج ...
۱۲۱
فردوسی » شاهنامه » جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب » بخش ۴۶
... همی گفت گودرز کاین کس ندید
که از تخم کاووس بر من رسید
نبیره پسر داشتم لشکری ...
============================
کلید واژه ها و برگزیده ها
- تخم168
- تخم کاووس
- تخم نیکی12
- تخم افراسیاب 4
- تخم کیان 6
- تخم نره کیان
- تخم ایرج3
- تخم بد گوهر
- آهرمن
- تخم بزرگ7
- تخمه 36
- تخم گودرزیان
- تخمه ویسه
- ویسه نژاد
- تخم وفاست
- ز تخمه کیقباد
- تخم زرسب
- تخمه شهریار
- تخم فریدون10
- تخم کیان18
- تخم کیانی و کیخسروی
- تخم شاهی
- تخم پدر
- تخم جم3
- تخم شاه
- تخم بزرگان5
- ز تخم 120
- جز تخم 7
- از تخم 53
- تخم کین
- تخم و کشت
- تخم سام
- پاکیزه تخم
- ز تخم کیم
- تخم بد3
- ازان تخم رست
- تخم ست
- تخم ضحاک
- ز گندم کند تخم
- تخم مهان
- تخمه کیقباد4
- تخم کین5
- تخم من2
- تخم پرخاش
- تخمت1
- جز تخم نیکی مکار
- جز تخم نیکی نکشت
- تخم مهرک نژاد
- نژاد23
- یادگار8
- تخم گیا
- تخم گیاها
- گیاهای
- آهرمنست4
- آهرمن11
- تخم جمهور
- تخمی
- تخم کژی
- تخم اسفندیار
- تخمه
- تخم کیان
- تخم آزادگان
- تخم وفاست
- تخمه شهریار4
- بی تخم
- تخم اسفندیار
- تخمه نامور
- کز تخم
- تخم پاکیزه
- تخمه قیصرانست
- تخم زرسپ
- تخم ضحاک
- تخمه سام
- تخم دستان
- ... همه خوردنیشان بر میوه دار…..ز تخم گیا رسته بر کوهسار
- نژاد من از تخم گشتاسپست……که گشتاسپ از تخم لهراسپست
- ... همان قیصر از سلم دارد نژاد…..ز تخم فریدون با فر و داد
- زان هرک ما را به دل دشمنست……..ز تخم جفا پیشه آهرمنست
- گر این کودک از پاک پشت من است….نه از تخم بد گوهر آهرمن است
- تو رو تخت شاهی به آیین بدار……به گیتی جز از تخم نیکی مکار
- به بیژن چنین گفت کین یادگار……….همی دار و جز تخم نیکی مکار
- همه خاک دارند بالین و خشت…………خنک آنک جز تخم نیکی نکشت
- که خوبی و زشتی ز ما یادگار…….بماند تو جز تخم نیکی مکار
- بگو مر مرا تا که بودم پدر……..کیم من ز تخم کدامین گهر
- گر از تخم کی آرش و کی پشین……..بخواهد به شادی کند آفرین
- همی گفت گودرز کاین کس ندید……که از تخم کاووس بر من رسید