حالا به سراغ سیف فرغانی میرویم. او شاعری از قرن هفتم و هشتم هجری است. در اشعار او، بهویژه در قصاید، "مهدی" با دو رویکرد متفاوت اشاره میشود: هم به عنوان منجی موعود و هم به عنوان نمادی از عدل و خرد کامل که باید در انسان و جامعه تحقق یابد.
"مهدی" در اشعار سیف فرغانی: نماد عدل، خرد و مبارزه با ظلم
سیف فرغانی، با نگاهی که هم به مسائل اجتماعی و هم به مفاهیم عرفانی میپردازد، "مهدی" را تجسم عدالت مطلق، خرد الهی، و نیروی مقابله با فساد و ستم میداند.
۱. عدل "مهدی" و تشبیه به حاکم معاصر
چون نزول عیسی اندر عهد مانا ممکنست
عدل غازانست ما را همچو مهدی منتظر (سیف فرغانی » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۴۹)
تحلیل: سیف فرغانی در این بیت، عدل غازان (خان مغول) را با عدل "مهدی" مقایسه میکند. او میگوید همانطور که نزول عیسی (ع) در زمان ما ممکن است، عدل غازان برای ما همچون عدل "مهدی" منتظر است. این یک تشبیه برای ستایش عدل حاکم معاصر است و او را به نماد عدالت مطلق (مهدی) نزدیک میداند. این بیت بر اهمیت و انتظار عدالت فراگیر (مهدوی) تأکید دارد و نشان میدهد که این عدالت، مبارزه با ظلم و فساد را در پی دارد. یعنی، حاکمی که عدلش به مهدی تشبیه میشود، باید امین بر اجرای عدالت باشد و از هرگونه خیانت به حق دوری کند.
۲. "عقل مهدیآیین" و مبارزه با نفس
عنان شرع بدستست باز کش سر نفس
ز علم کن علم و عقل مهدی آیین را (سیف فرغانی » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۶۸)
تحلیل: در این بیت، شاعر به ضرورت مبارزه با نفس اماره ("باز کش سر نفس") تأکید میکند و راه آن را در پیروی از "شرع" و "علم" میداند. سپس میگوید: "ز علم کن علم و عقل مهدی آیین را". "عقل مهدیآیین" به عقل کامل، هدایتیافته، و مبتنی بر شریعت اشاره دارد، که ویژگی اصلی حضرت مهدی (عج) است. این یعنی انسان باید عقل خود را بر اساس هدایت و حکمت مهدوی تنظیم کند تا با نفس (که سرچشمهی فساد و خیانت است) مبارزه کند. اینجا "مهدی" نمادی از عقلانیت و حکمت الهی است که انسان را به سمت پاکی و امانتداری هدایت میکند.
۳. جمشید و مهدی در مبارزه با ظلم
خاک را گر آب دادی ایزد از جیحون عدل
آمدی جمشید و مهدی تا شدی سرکوفته
مار ضحاکان ظلم از گرز افریدون عدل (سیف فرغانی » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۷۹)
تحلیل: سیف فرغانی در اینجا به مبارزه با ظلم اشاره میکند و برای این منظور، از نمادهای جمشید و مهدی استفاده میکند. "آمدی جمشید و مهدی تا شدی سرکوفته مار ضحاکان ظلم". "جمشید" نماد پادشاه عادل و بنیانگذار تمدن و "مهدی" نماد منجی نهایی و برپاکنندهی عدل است. "مار ضحاکان ظلم" نیز نماد فساد، ستمگری، و خیانت است. شاعر میگوید که برای ریشهکن کردن این ظلم و فساد، قدرتی در حد "مهدی" لازم است. این بیت بر نقش "مهدی" در مبارزه نهایی با ظلم و برقراری عدل مطلق تأکید دارد، که مستلزم امانتداری در اجرای حق و نفی کامل فساد و خیانت است.
۴. "مهدی" به عنوان ممدوح (نماد کمال معنوی)
بنزد مهدیی چون تو سزد لشکر فرستادن؟ (سیف فرغانی » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۹۱ - کتب الی الشیخ العارف سعدی الشیرازی)
تحلیل: در این بیت، "مهدی" به عنوان یک صفت یا نام برای ممدوح (شیخ عارف سعدی شیرازی) به کار رفته است. سیف فرغانی سعدی را به اندازهای بلندمرتبه و "مهدیگونه" میداند که عقل (مسیح عقل) در فرستادن لشکر (یا شاگرد) به نزد او تردید میکند. این کاربرد، "مهدی" را نمادی از کمال در هدایت، حکمت، و جایگاه معنوی والا میداند که خود با پاکی، امانتداری، و دوری از فساد همراه است. در اینجا، "مهدی" صفتی است برای فردی که به نهایت هدایت و کمال رسیده است.
جمعبندی: سیف فرغانی، "مهدی" را هم به عنوان منجی موعود و نماد عدل مطلق (در کنار جمشید) به کار میبرد که با ظلم و فساد مبارزه میکند، و هم به عنوان نمادی از عقل و خرد کامل ("عقل مهدیآیین") که باید در انسان و جامعه تحقق یابد. کاربرد اخیر او در مدح سعدی نیز بر این دلالت صحه میگذارد که "مهدی" برای او نمادی از کمال معنوی و هدایت است که با عدالت، امانتداری، و ریشهکن کردن فساد و خیانت پیوند خورده است.