فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۵
... ازان پس ببستند ایرانیان
بکینه یکایک کمر بر میان
نیامد جهان آفرین را پسند ...
فردوسی » شاهنامه » داستان کاموس کشانی » بخش ۸
... تو چون غرم رفتستی اندر کمر
پر از داوری دل پر از کینه سر
گریزان و لشکر پس اندر دمان ...
فردوسی » شاهنامه » داستان کاموس کشانی » بخش ۱۶
... چو نخچیر بیند بغرد دلیر
نخستین برین کینه بستی کمر
ز ایران بکشتی یکی نامور ...
فردوسی » شاهنامه » داستان بیژن و منیژه » بخش ۸
... بپیش نیاکانت بسته کمر
بهر کینه گه با یکی کینه ور
اگر شاه بیند بمن بخشدش ...
فردوسی » شاهنامه » داستان دوازده رخ » بخش ۱۰
... ببر ده هزار آزموده سوار
کمر بسته بر کینه و کارزار.....
فردوسی » شاهنامه » داستان دوازده رخ » بخش ۱۵
... چرا من به کین برادر کمر
نبندم نخارم از این کینه سر
هم از خون نهصد سر نامدار ...
فردوسی » شاهنامه » داستان دوازده رخ » بخش ۱۶
....بگرداند این بد ز تورانیان
ببندد به کینه کمر بر میان....
فردوسی » شاهنامه » داستان دوازده رخ » بخش ۱۸
... ببندیم دامن یک اندر دگر
نشاید گشادن بر این کین کمر
سوی گیو لهاک و فرشیدورد ...
... پذیرفتم اندر شما سر به سر
که من پیش بندم بدین کین کمر
ابا پیر سر من بدین رزمگاه ...
... ابا نیزه و تیغ مردم کشان
به کینه ببندید یکسر کمر
هر آن کس که هست از شما نامور….
... به جنگ اندر آید به کردار کوه
ز کینه همه پاک دلخسته ایم
کمر بر میان جنگ را بسته ایم ...
فردوسی » شاهنامه فردوسی » جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب » بخش ۲۷
... ز گنج و ز تخت و ز نام بلند
ز تو خواستم تا یکی کینه ور
به کین سیاوش ببندد کمر
نبیره بدیدم جهانبین خویش ...
کلید واژه ها و برگزیده ها
- کینه
- کمر17
- ببندد کمر
- کمر بسته
- کینه بستی کمر
- به کین سیاوش ببندد کمر
- پیش بندم بدین کین کمر
- به کینه ببندید یکسر کمر
- کمر بر میان جنگ را بسته ایم
- تو چون غرم رفتستی اندر کمر..........پر از داوری دل پر از کینه سر
- چو نخچیر بیند بغرد دلیر.........نخستین برین کینه بستی کمر
- ز تو خواستم تا یکی کینه ور.......به کین سیاوش ببندد کمر
- به کینه ببندید یکسر کمر.......هر آن کس که هست از شما نامور
- ز کینه همه پاک دلخسته ایم.......کمر بر میان جنگ را بسته ایم
- ... ببر ده هزار آزموده سوار..........کمر بسته بر کینه و کارزار
با بررسی ابیات منتخب از شاهنامه فردوسی، ارتباط بین واژههای "کین" و "کمر بستن" به شرح زیر قابل تحلیل است:
1. "کمر بستن" به عنوان آمادگی و عزم برای کینهخواهی و نبرد:
- در اکثر ابیات، "کمر بستن" به معنای آماده شدن، عزم جزم کردن و مهیا شدن برای جنگیدن و گرفتن انتقام به دلیل کینه و دشمنی است. این یک اصطلاح کنایی برای نشان دادن اراده قوی و آمادگی رزمی است.
- "بکینه یکایک کمر بر میان / ازان پس ببستند ایرانیان" (خسرو پرویز، بخش ۵): ایرانیان یکپارچه از کینه کمر بستند (آماده جنگ شدند).
- "تو چون غرم رفتستی اندر کمر / پر از داوری دل پر از کینه سر" (کاموس کشانی، بخش ۸): کمر بستن در اینجا میتواند نشاندهنده آمادگی برای نبرد از روی کینه باشد.
- "نخستین برین کینه بستی کمر / چو نخچیر بیند بغرد دلیر" (کاموس کشانی، بخش ۱۶): دلیرمرد به محض دیدن دشمن، از کینه کمر بست (آماده نبرد شد).
- "بپیش نیاکانت بسته کمر / بهر کینه گه با یکی کینه ور" (بیژن و منیژه، بخش ۸): کمر بستن در حضور نیاکان برای رفتن به میدان کینه همراه با یک فرد کینهتوز.
- "کمر بسته بر کینه و کارزار / ببر ده هزار آزموده سوار" (دوازده رخ، بخش ۱۰): فرستادن سپاهی آماده برای کینهخواهی و جنگ.
- "چرا من به کین برادر کمر / نبندم نخارم از این کینه سر" (دوازده رخ، بخش ۱۵): پرسش از چرایی عدم آمادگی برای انتقام خون برادر.
- "ببندد به کینه کمر بر میان / بگرداند این بد ز تورانیان" (دوازده رخ، بخش ۱۶): کمر بستن از کینه برای دفع بدی از تورانیان.
- "نشاید گشادن بر این کین کمر / ببندیم دامن یک اندر دگر" (دوازده رخ، بخش ۱۸): تاکید بر لزوم اتحاد و عدم دست برداشتن از کینهخواهی.
- "که من پیش بندم بدین کین کمر / پذیرفتم اندر شما سر به سر" (دوازده رخ، بخش ۱۸): پذیرفتن مسئولیت و آمادگی برای کینهخواهی.
- "به کینه ببندید یکسر کمر / ابا نیزه و تیغ مردم کشان" (دوازده رخ، بخش ۱۸): فرمان به بستن کمر از کینه و آماده شدن برای نبرد.
- "کمر بر میان جنگ را بسته ایم / ز کینه همه پاک دلخسته ایم" (دوازده رخ، بخش ۱۸): با دلی آزرده از کینه، برای جنگ آمادهایم.
- "به کین سیاوش ببندد کمر / ز تو خواستم تا یکی کینه ور" (جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب، بخش ۲۷): درخواست برای انتخاب یک فرد کینهتوز تا برای انتقام سیاوش آماده شود.
2. "کمر" به عنوان نمادی از آمادگی و اراده:
- به طور کلی، بستن کمر در شاهنامه نمادی از آماده شدن برای انجام یک کار مهم و دشوار، به ویژه جنگ و نبرد، است. وقتی این عمل با "کین" همراه میشود، تاکید بر انگیزه انتقامجویی در این آمادگی است.
3. ارتباط "کینه" به عنوان هدف از "کمر بستن":
- در تمام این ابیات، "کین" به عنوان دلیل و هدف اصلی برای "کمر بستن" ذکر شده است. افراد و سپاهیان به خاطر کینهای که در دل دارند یا به خاطر انتقامگیری، آماده نبرد میشوند.
به طور خلاصه، "کمر بستن" در این ابیات شاهنامه به طور مستقیم با مفهوم "کین" مرتبط است و نشاندهنده آمادگی، عزم راسخ و اراده قوی برای جنگیدن و گرفتن انتقام ناشی از دشمنی و کینه است. این ترکیب، شدت احساسات و جدیت اقدام برای مقابله با دشمنان را به تصویر میکشد. فردوسی با استفاده از این اصطلاح کنایی، بر اهمیت انگیزه کینه در بسیج نیروها و شروع نبردها تاکید میکند.